قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری

قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری

قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری

شماره22292/500                                                    1/4/1394

قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری

حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم (123) قانون اساسی جمهوری   اسلامی   ایران قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری مصوب جلسه مورخ 24/3/1394 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی مطابق اصل هشتاد و پنجم (85) قانون اساسی که با عنوان طرح تمدید مهلت اجرای قانون آیین دادرسی کیفری و اصلاح موادی از آن به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود و به موجب تبصره (3) ماده (167) آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی مدت اجرای آزمایشی آن تابع مدت اجرای آزمایشی قانون آیین  دادرسی کیفری مصوب 4/12/1392 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی می باشد، پس از تأیید شورای محترم نگهبان به پیوست ابلاغ می گردد.

رئیس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی

شماره45313                                                            10/4/1394

وزارت دادگستری

در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به پیوست «قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری» که مدت اجرای آزمایشی آن به موجب تبصره (3) ماده (167) آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، تابع مدت اجرای آزمایشی قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 4/12/1392 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی می باشد و در جلسه مورخ بیست و چهارم خرداد ماه یکهزار و سیصد و نود و چهار کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی مطابق اصل هشتاد و پنجم (85) قانون اساسی تصویب و در تاریخ 27/3/1394 به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره 22292/500 مورخ 1/4/1394 مجلس شورای اسلامی واصل گردیده، جهت اجرا ابلاغ می گردد.

رئیس جمهور ـ حسن روحانی

قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 1ـ در ماده (7) قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 4/12/1392 تاریخ «4/4/1375» به «2/3/1375» اصلاح می گردد.

ماده 2ـ تبصره (2) ماده (13) قانون به شرح زیر اصلاح می­ شود:

تبصره 2ـ هر گاه مرتکب جرم پیش از صدور حکم قطعی مبتلا به جنون شود، تا زمان افاقه، تعقیب و دادرسی متوقف می شود. مگر آنکه در جرائم حق الناسی شرایط اثبات جرم به نحوی باشد که فرد مجنون یا فاقد هوشیاری در فرض افاقه نیز نتواند از خود رفع اتهام کند. در این  صورت به ولی یا قیم یا سرپرست قانونی وی ابلاغ می شود که ظرف مهلت پنج روز نسبت به معرفی وکیل اقدام نماید. در صورت عدم معرفی، صرف نظر از نوع جرم ارتکابی و میزان مجازات آن وفق مقررات برای وی وکیل تسخیری تعیین می شود و تعقیب و دادرسی ادامه می یابد.

ماده 3ـ در بند (ب) ماده (29) قانون عبارت «سازمان اطلاعات سپاه» بعد از عبارت «وزارت اطلاعات» اضافه می گردد.

ماده 4ـ تبصره ماده (48) قانون حذف و تبصره زیر جایگزین آن می شود:

تبصره ـ در جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی و همچنین جرائم سازمان یافته که مجازات آنها مشمول ماده (302) این قانون است، در مرحله تحقیقات مقدماتی طرفین دعوی، وکیل یا وکلای خود را از بین وکلای رسمی دادگستری که مورد تأیید رئیس قوه  قضاییه باشد، انتخاب می نمایند. اسامی وکلای مزبور توسط رئیس قوه  قضاییه اعلام می گردد.

ماده 5ـ ماده (66) قانون و تبصره (1) آن به شرح زیر اصلاح و تبصره های (2) و (3) آن ابقا و یک تبصره به عنوان تبصره (4) به شرح زیر به آن الحاق می شود:

ماده 66ـ سازمان­ های مردم  نهادی که اساسنامه آنها در زمینه حمایت از اطفال و نوجوانان، زنان، اشخاص بیمار و دارای ناتوانی جسمی یا ذهنی، محیط زیست، منابع طبیعی، میراث فرهنگی، بهداشت عمومی و حمایت از حقوق شهروندی است، می­ توانند نسبت به جرائم  ارتکابی در زمینه­ های فوق اعلام جرم کنند و در تمام مراحل دادرسی شرکت کنند.

تبصره 1ـ در صورتی  که جرم واقع  شده دارای بزه ­دیده خاص باشد، کسب رضایت وی جهت اقدام مطابق این ماده ضروری است. چنانچه بزه ­دیده طفل، مجنون و یا در جرائم مالی سفیه باشد، رضایت ولی، قیم یا سرپرست قانونی او اخذ می شود. اگر ولی، قیم یا سرپرست قانونی، خود مرتکب جرم شده باشد، سازمان های مذکور با اخذ رضایت قیم اتفاقی یا تأیید دادستان، اقدامات  لازم را انجام می دهند.

تبصره 4ـ اجرای این ماده با رعایت اصل یکصد و شصت و پنجم (165) قانون اساسی است و در جرائم منافی عفت سازمان های مردم  نهاد موضوع این ماده می توانند با رعایت ماده (102) این قانون و تبصره های آن تنها اعلام جرم نموده و دلایل خود را به مراجع قضایی ارائه دهند و حق شرکت در جلسات را ندارند.

ماده 6ـ از انتهای ماده (80) قانون عبارت «در دادگاه کیفری مربوط» حذف و یک تبصره به شرح زیر به آن الحاق می شود:

تبصره ـ مرجع تجدیدنظر قرار موضوع این ماده و سایر قرارهای قابل اعتراض مربوط به تحقیقات مقدماتی جرائمی که به  طور مستقیم در دادگاه رسیدگی می شوند، دادگاه تجدیدنظر است.

ماده 7ـ دو تبصره به شرح زیر به ماده (85) قانون الحاق می ­شود:

تبصره 1ـ حکم این ماده در مواردی که پرونده با قرار موقوفی تعقیب یا با هر تصمیم دیگری در دادسرا مختومه می شود اما باید نسبت به پرداخت دیه تعیین تکلیف شود نیز جاری است.

تبصره 2ـ در مواردی که مسؤولیت پرداخت دیه متوجه عاقله است، در صورت وجود دلیل کافی و با رعایت مقررات مربوط به احضار، به وی اخطار می شود برای دفاع از خود حضور یابد. پس از حضور، موضوع برای وی تبیین و اظهارات او اخذ می ­شود. هیچ  یک از الزامات و محدودیت های مربوط به متهم در مورد عاقله قابل اعمال نیست. عدم حضور عاقله مانع از رسیدگی نیست.

ماده 8ـ در ماده (92) قانون، عبارت «مستوجب مجازات های مقرر در ماده (302)» جایگزین عبارت «موضوع ماده (302)» و قبل از کلمه «بازپرس» کلمه «کمبود» جایگزین کلمه «نبودن» می شود.

ماده 9ـ یک تبصره به شرح زیر به ماده (98) قانون الحاق می شود:

تبصره ـ در بندهای (الف)، (ب)، (پ) و (ت) ماده (302) این قانون نیز بازپرس می تواند با همکاری ضابطان دادگستری تحقیقات لازم را انجام دهد.

ماده 10ـ ماده (102) قانون و تبصره (1) آن به شرح زیر اصلاح و تبصره های (2) و (3) آن ابقا می شود.

ماده 102ـ انجام هر گونه تعقیب و تحقیق در جرائم منافی عفت ممنوع است و پرسش از هیچ فردی در این خصوص مجاز نیست، مگر در مواردی که جرم در مرئی و منظر عام واقع شده و یا دارای شاکی یا به عنف یا سازمان یافته باشد که در این صورت، تعقیب و تحقیق فقط در محدوده شکایت و یا اوضاع و احوال مشهود توسط مقام قضایی انجام می شود.

تبصره 1ـ در جرائم منافی عفت هر گاه شاکی وجود نداشته باشد و متهم بدواً قصد اقرار داشته باشد، قاضی وی را توصیه به پوشاندن جرم و عدم اقرار می کند.

ماده 11ـ در تبصره ماده (145) قانون عبارت «جلب به دادرسی» جایگزین کلمه «مجرمیت» می شود.

ماده 12ـ در ماده (151) قانون عبارت «با تأیید رئیس کل دادگستری استان» به عبارت «با تأیید رئیس حوزه قضایی» تغییر می یابد.

ماده 13ـ ماده (159) قانون به شرح زیر اصلاح می­ شود:

ماده 159ـ بازپرس هنگام ارجاع موضوع به کارشناس، مهلت معین را برای اعلام‏ نظر وی مشخص می‏ کند. در مواردی که اظهارنظر مستلزم زمان بیشتر باشد، کارشناس باید ضمن تهیه و ارسال گزارشی از اقدامات انجام  شده، با ذکر دلیل، تقاضای تمدید مهلت کند که در این صورت، بازپرس می تواند برای یک  بار مهلت را تمدید کند. تمدید مهلت به کارشناس و طرفین ابلاغ می‏ گردد.  هر گاه کارشناس ظرف مدت معین نظر خود را به  طور کتبی تقدیم بازپرس ننماید، کارشناس دیگری تعیین می شود. چنانچه قبل از انتخاب یا اخطار به کارشناس  دیگر نظر کارشناس به  بازپرس واصل شود، به  آن ترتیب اثر می دهد. در هر حال بازپرس تخلف کارشناس را به مرجع صلاحیتدار اعلام می کند.

ماده 14ـ تبصره (1) ماده (190) قانون به شرح زیر اصلاح می گردد:

تبصره 1ـ سلب حق همراه داشتن وکیل و عدم تفهیم این حق به متهم به ترتیب موجب مجازات انتظامی درجه هشت و سه است.

ماده 15ـ یک تبصره به شرح زیر به عنوان تبصره (2) به ماده (236) قانون الحاق و شماره تبصره های آن اصلاح می­ شود:

تبصره 2ـ در صورت تحت تعقیب قرار گرفتن اتباع بیگانه و تقاضای آنان بازپرس مکلف است مشخصات و نوع اتهام آنها را بلافاصله جهت اقدام لازم به دادستانی کل کشور اعلام نماید، تا از آن طریق وفق مقررات به مراجع ذی ربط اعلام شود. چنانچه تعقیب این افراد منجر به محکومیت قطعی شود، قاضی اجرای احکام خلاصه ­ای از دادنامه را جهت اجرای این تبصره به دادستانی کل اعلام می کند. در صورت تقاضای ملاقات از سوی کنسولگری­ مربوط، مراتب به دادستانی کل اعلام می ­شود تا بر اساس تصمیم آن مرجع، مطابق مقررات اقدام شود.

ماده 16ـ بند (الف) ماده (237) قانون به شرح زیر اصلاح می­ شود:

الف ـ جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، حبس ابد یا قطع عضو و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها ثلث دیه کامل یا بیش از آن است.

ماده 17ـ در ماده (286) قانون عبارت «ماده 203» جایگزین عبارت «ماده 302» می شود.

ماده 18ـ ماده (293) قانون به شرح زیر اصلاح می گردد:

ماده 293ـ هر گاه در موارد حقوق عامه و دعاوی راجع به دولت، امور خیریه و اوقاف عامه و امور محجورین و غایب مفقودالاثر بی سرپرست حکم قطعی صادر شود و دادستان کل کشور حکم مذکور را خلاف شرع بین و یا قانون تشخیص دهد به  طور مستدل مراتب را جهت اعمال ماده (477) به رئیس قوه قضاییه اعلام می کند.

ماده 19ـ ماده (296) قانون به شرح زیر اصلاح و تبصره های آن ابقا می شود:

ماده 296ـ دادگاه کیفری یک دارای رئیس و دو مستشار است که با حضور دو عضو نیز رسمیت می یابد. در صورت عدم حضور رئیس، ریاست دادگاه به عهده عضو مستشاری است که سابقه قضایی بیشتری دارد.

ماده 20ـ ماده (297) قانون به  شرح زیر اصلاح و تبصره آن ابقا می شود:

ماده 297ـ دادگاه انقلاب در مرکز هر استان و به تشخیص رئیس قوه  قضاییه در حوزه قضایی شهرستان ها تشکیل می شود. این دادگاه برای رسیدگی به جرائم موجب مجازات مندرج در بندهای (الف)، (ب)، (پ) و (ت) ماده (302) این قانون دارای رئیس و دو مستشار است که با دو عضو نیز رسمیت دارد. دادگاه برای رسیدگی به سایر موضوعات با حضور رئیس یا دادرس  علی البدل یا یک مستشار تشکیل می شود.

ماده 21ـ ماده (298) قانون به  شرح زیر اصلاح و تبصره آن ابقا می شود:

ماده 298ـ دادگاه اطفال و نوجوانان با حضور یک قاضی و یک مشاور تشکیل می شود. نظر مشاور، مشورتی است.

ماده 22ـ بند های (پ) و (ت) ماده (302) قانون به شرح زیر اصلاح می شود:

پ ـ جرائم موجب مجازات قطع عضو یا جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان نصف دیه کامل یا بیش از آن

ت ـ جرائم موجب مجازات تعزیری درجه سه و بالاتر

ماده 23ـ ماده (306) قانون به شرح زیر اصلاح و یک تبصره به آن الحاق می شود:

ماده 306ـ به جرائم منافی عفت به  طور مستقیم، در دادگاه صالح رسیدگی می شود.

تبصره ـ منظور از جرائم منافی عفت در این قانون، جرائم جنسی حدی، همچنین جرائم رابطه نامشروع تعزیری مانند تقبیل و مضاجعه است.

ماده 24ـ در ماده (307) قانون، عبارت «مدیران کل اطلاعات استان ها» قبل از عبارت «حسب مورد» اضافه می شود.

ماده 25ـ ماده (315) قانون و تبصره   های آن به شرح زیر اصلاح می شود:

ماده 315ـ جرائم مشمول صلاحیت دادگاه کیفری یک و همچنین انقلاب در مواردی که با تعدد قاضی رسیدگی می شود اگر توسط افراد بالغ زیر هجده سال تمام شمسی ارتکاب یابد در دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرائم نوجوانان رسیدگی و متهم از کلیه امتیازاتی که در دادگاه اطفال و نوجوانان اعمال می شود، بهره مند می گردد.

تبصره 1ـ در هر شهرستان به تعداد مورد نیاز، شعبه یا شعبی از دادگاه کیفری یک به  عنوان «دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرائم نوجوانان» برای رسیدگی به جرائم موضوع این ماده اختصاص می یابد. تخصصی بودن این شعب، مانع از ارجاع سایر پرونده  ها به آنها نیست.

تبصره 2ـ حضور مشاوران با رعایت شرایط مقرر در این قانون، برای رسیدگی به جرائم نوجوانان در دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرائم آنان الزامی است.

ماده 26ـ تبصره زیر به ماده (342) قانون الحاق می گردد:

تبصره ـ در دعاوی مربوط به مطالبه خسارت موضوع ماده (260) این قانون و ماده (30) قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب17/7/1390 و مواردی که دیه از بیت المال مطالبه می شود، دادگاه موظف است از دستگاه پرداخت کننده دیه یا خسارت به منظور دفاع از حقوق بیت المال برای جلسه رسیدگی  دعوت نماید. دستگاه مذکور حق تجدیدنظرخواهی از رأی را دارد.

ماده 27ـ ماده (404) قانون و تبصره  آن به شرح زیر اصلاح می  شود:

ماده 404ـ اعضای دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی با استعانت از خداوند متعال، تکیه بر شرف و وجدان و با توجه به محتویات پرونده، مشاوره می نمایند و در همان جلسه و در صورت عدم امکان، در اولین فرصت و حداکثر ظرف مدت یک هفته مبادرت به صدور رأی می‏ کنند. در صورتی  که بین اعضای دادگاه اتفاق  نظر حاصل نشود رأی اکثریت معتبر است. انشای رأی به  عهده رئیس دادگاه است، مگر آنکه وی جزو اکثریت نباشد که در این صورت، عضوی که جزو اکثریت است و سابقه قضایی بیشتر دارد، رأی را انشا می کند. در صورت صدور رأی در همان جلسه، بلافاصله جلسه علنی دادگاه با حضور متهم یا وکیل او و دادستان یا نماینده او و شاکی تشکیل و رأی توسط منشی دادگاه با صدای رسا قرائت و مفاد آن توسط رئیس دادگاه به متهم تفهیم می شود. هرگاه رأی بر برائت یا تعلیق اجرای مجازات باشد، متهم به دستور دادگاه، فوری آزاد می شود.

تبصره ـ پس از ختم رسیدگی، چنانچه نظر به صدور رأی در همان جلسه باشد، اعضای دادگاه تا صدور رأی و اعلام آن در جلسه علنی نباید متفرق شوند. این حکم در مورد اعضای هیأت منصفه نیز جاری است.

ماده 28ـ ماده (425) قانون به شرح زیر اصلاح می شود:

ماده  425ـ در مواردی که دادگاه با تعدد قاضی تشکیل می شود، هرگاه نسبت به یکی از اعضا ایراد رد شود و آن عضو از رسیدگی امتناع کند، دادگاه با حضور عضو دیگر تکمیل می شود و مبادرت به رسیدگی می کند. چنانچه ایراد رد مورد پذیرش قرار نگیرد، همان دادگاه بدون حضور عضوِ مورد ایراد در وقت اداری به اعتراض رسیدگی و قرار رد یا قبول ایراد را صادر می کند. هر گاه تعداد باقیمانده اعضای شعبه در اکثریت نباشند و امکان انتخاب اعضای علی  البدل نیز برای رسیدگی به ایراد وجود نداشته باشد، رسیدگی به ایراد در شعبه دیوان  عالی کشور به  عمل می آید. هر گاه شعبه دیوان درخواست رد را وارد بداند، پرونده جهت رسیدگی به دادگاه هم عرض ارجاع می شود.

ماده 29ـ ماده (426) قانون، به شرح زیر اصلاح می گردد:

ماده 426ـ دادگاه تجدیدنظر استان مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست تجدیدنظر از کلیه آرای غیرقطعی کیفری است، جز در مواردی که در صلاحیت دیوان عالی کشور باشد. دادگاه تجدیدنظر استان در مرکز هر استان تشکیل می شود. این دادگاه دارای رئیس و دو مستشار است، دادگاه تجدیدنظر و شعب دیوان عالی کشور با دو عضو نیز رسمیت دارند.

ماده 30ـ ماده (428) قانون به شرح زیر اصلاح و یک تبصره به آن الحاق می شود:

ماده 428ـ آرای صادره درباره جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد و یا تعزیر درجه سه و بالاتر است و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها نصف دیه کامل یا بیش از آن است و آرای صادره درباره جرائم سیاسی و مطبوعاتی، قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.

تبصره ـ اجـرای این ماده مانع از انجام سایر وظایف نظارتی دیوان عالی کشور به شرح مقرر در اصل یکصد و شصت و یکم (161) قانون اساسی نمی باشد.

ماده 31ـ بند (ث) ماده (450) قانون به شرح زیر اصلاح می  شود:

ث ـ در غیر از موارد مذکور در بندهای فوق، هر گاه جرم از جرائم مستوجب مجازات  های حدود، قصاص و جرائم غیرعمدی مستوجب بیش از نصف دیه و یا جرائم تعزیری درجه چهار و پنج باشد به طور مطلق و در جرائم تعزیری درجه شش و هفت در صورت محکومیت به حبس و در سایر جرائم در صورت اقتضا، دادگاه تجدیدنظر با صدور دستور تعیین وقت رسیدگی، طرفین و اشخاصی را که حضورشان ضروری است احضار می  کند. طرفین می  توانند شخصاً حاضر شوند یا وکیل معرفی کنند. در هر حال عدم حضور یا عدم معرفی وکیل مانع از رسیدگی نیست.

ماده 32ـ ماده (463) قانون به شرح زیر اصلاح می  شود:

ماده 463ـ دیوان  عالی کشور به تعداد لازم، عضو معاون دارد که می توانند وظایف مستشار یا رئیس را برعهده   گیرند.

ماده 33ـ به انتهای بند (پ)  ماده (470) قانون عبارت زیر اضافه می گردد:

«در صورتی  که هیأت عمومی پرونده را به علت نقص تحقیقات قابل رسیدگی نداند با ذکر موارد نقص، پرونده را به شعبه دیوان   عالی کشور اعاده می  نماید. شعبه دیوان مطابق قسمت (2) بند (ب) ماده (469) اقدام می  کند.»

ماده 34ـ در تبصره ماده (478) قانون بعد از عبارت «مجازات های بدنی» عبارت «یا قلع و قمع بنا» اضافه می گردد.

ماده 35ـ در ماده (484) قانون کلمه «دادسرا» جایگزین عبارت «دادسرای عمومی » می شود.

ماده 36ـ تبصره ماده (552) قانون به شرح زیر اصلاح می   شود:

تبصره ـ در صورت عدم پذیرش پیشنهاد از سوی دادگاه، قاضی اجرای احکام کیفری می تواند هر دو ماه یک  بار مجدداً اجرای این ماده را به دادگاه پیشنهاد نماید.

ماده 37ـ عبارت «مگر آنکه محکومٌ به از مستثنیات دین بوده و یا به میزانی نباشد که موجب خروج محکومٌ له از اعسار گردد.» از انتهای ماده (559) قانون حذف و به انتهای تبصره آن ماده اضافه می گردد.

ماده 38ـ این قانون از تاریخ 1/4/1394 لازم الاجرا است.

قانون فوق مشتمل بر سی و هشت ماده در جلسه مورخ 24/3/1394 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتاد و پنجم (85) قانون اساسی تصویب گردید و در تاریخ 27/3/1394 به تأیید شورای نگهبان رسید.

یادآوری می گردد مدت اجرای آزمایشی این قانون به موجب تبصره (3) ماده (167) آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی تابع مدت اجرای آزمایشی قانون آیین  دادرسی کیفری مصوب 4/12/1392 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی است.

رئیس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی

برگرفته از سایت مرکز پژوهش های مجلس

منبع : مرکز