• شماره تماس

     

  • آدرس

     

مشاهده سوالات حقوقی با برچسب " حکم "

سوال

سلام وقت بخیر من قراردادی سازمان بهزیستی هستم با سابقه 17 سال و امسال رای از دیوان عدالت گرفتم برای پیمانی شدن.سوال من اینه چون در سال 93 معاون حوزه ما که متاهل بودن از من خواستگاری کردن و این مسئله باعث ایجاد حرف و حدیث زیاد شد که من معترض شدم به ایشون و خواستم ازشون شکایت کنم که گفتن قصدشون خیر بوده و دیگران حرف دراوردن و من از چندتا از همکارانم که باعث حرف شده بودن بوسیله یه وکیل اظهارنامه فرستادم اداره در همین حد که قضیه جمع شد و حتی حراست یا گزینش هم منو نخواستن و بعد از این ماجرا تا الان با من دوبارهم قرارداد بسته شده یعنی طبق یکی از بندهای قرارداد طبق تائید گزینش قرارداد بسته میشه و تا الان این اتفاق افتاده. پارسال من ازدواج کردم و بدلیل همین حرف و حدیثها از همسرم جدا شدم.سوال من اینه که الان که مراحل گزینش قرار هست انجام بشه آیا بخاطر مسائلی که سال 93 بوده میتونه گزینش رد صلاحیت کنه یا به هر نحوی مانع پیمانی و اخراج و این مسائل بشه و اینکه اگر حرف این موضوع پیش اومد و اون آقا زدن زیر همه کاراشون چی ؟ و اینکه کلا به غیر از پیمانی شدن این مسئله چون مال دوسال قبله میتونه باعث اخراج و اینطور چیزا بشه با توجه به سابقه کارم.چون از اون مسئله 2سال گذشته .خواهش میکنم راهنمایی کنید

پاسخ

باسلام مطابق اظهارات جنابعالی به نظر می رسد مورد شما مشمول موارد ذکر شده در بند 4 ماده 2 قانون گزینش ( اشتهار به فساد اخلاقی و تجاهر به فسق ) و سایر بندهای ماده مذکور که ضوابط عمومی گزینش اخلاقی، اعتقادی و سیاسی را بیان نموده است نمی باشد. لکن در صورتی هم که بر خلاف این ماده شما را در گزینش رد نمودند به استناد ماده 14 قانون گزینش مذکور، می توانید در دو مرحله حداکثر تا دو ماه از تاریخ دریافت حکم به آن اعتراض نمایید. موفق باشید. ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام احتراما بنده یک سوال در مورد ماده ١٠5(مرور زمان) دارا میباشم. بنده در سال ١٣٨٣در زمان درخواست گذرنامه ام در ایران از یک کارت پایان خدمت جعلى استفاده کردم که منجر به صدور گذرنامه نیز گردید و بنده نیز از راحت از کشور به سوئد مهاجرت نمودم و پس از 5 سال بعد ،در تاریخ ٨٨/١٢/٠6 براى تمدید گذرامه ام در سفارت ایران در سوئد تقاضاى تمدید گذرنامه دادم که به همان شکل اول از کارت پایان خدمت جعلى استفاده نمودم و پس از آن گذرنامه صادر و من مرتبا هر سال به ایران سفر مینمودم. ولی در سفر آخرم در ایران در تاریخ تیرماه سال ١٣٩٢، اداره گذرنامه متوجه جعلی بودم کارت پایان خدمت بنده شد و من را جلب و پس از آن به یگان دوم اداره آگاهى و پس از آن به دادسرای ناحیه دوم و بنده با قید کفالت و قرار به مبلغ ١٠ ملیون تومان آزاد شدم از آنجا که بنده دیگر گذرنامه نداشتم و زندگى بنده در سوئد میباشد بصورت غیر قانونى از کشور خارج شدم. و پس از آن براى من یک احضار نامه از دادگاه جهت پرونده فوق الذکر فرستاده شد و چون من ایران نبودم نتوانستم در دادگاه شرکت نمایم. (متهم به استفاده از سند جعلى جهت صدور گذرنامه)که تاریخ دادرسی در تاریخ ١٣٩٢/٠٧/٠٧ میبود ولى بعد از آن تاریخ نه دیگر براى بنده و نیز نه براى کسی که کفالت بنده را قبول کرده هیچ احضارنامه اى و یا حکم دادگاهى نیامده است. حال سوال من این است که آیا ماده ١٠5 یا ماده قانونى(توبه) دیگر که خود جنابعالی میدانید شامل تخفیف یا بخشش از جرم بنده را میشود یا نه؟ لازم به ذکر است بنده پس از خروج غیر قانونى از ایران به سفارت ایران در سوئد مراجعه کردم و جریمه هاى مربوطه جهت خروج غیر قانونى از ایران را انجام دادم و طبق قانون جدید نظام وظیفه که از مرداد ماه ١٣٩٢ ابلاغ شده بود مشمولینى که ٣ سال در خارج از کشور باشند نیازى به کارت پایان خدمت نداشته و میتوانند به کشور وارد شوند. و پس از آن براى من در سفارت سوئد گذرنامه صادر شد. ولى حال ترس من از این است که اگر به ایران وارد شوم آن پرونده جعل به کجا میرسد و قاضى نکند به بنده حکم زندان تا ٢سال رابدهد. (حداکثر زندان تعریزى درجه ٧) و ایا زندان قابل خرید است در چنین شرایطى؟

پاسخ

پیشنهاد اینجانب به جنابعالی این است که با مراجعه به سفارت به یک وکیل دادگستری و یا یکی از اعضای خانواده خود جهت اعطای وکالت به یک وکیل دادگستری وکالت دهید تا ایشان ضمن مراجعه به پرونده ی مطروحه در دادگاه ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام من خلبان یکی از ارگانهای دولتی هستم و کارمند رسمی می باشم بنده در شهریور سال91 ازدواج نموده و همسرم کارمند صدا و سیما است یک ماه مانده به مراسم عروسی به دلیل دخالتهای پدر و مادرش که به وی میگفتند باید در احمدآباد مشهد خانه بگیرید جایی که باید حداقل 2ملیون اجاره داده شود و با توجه به اینکه به بنده منزل مسکونی از طرف سازمان واگذار می گردید طوری شد که شهریور امسال بدون هیچ مشکلی متوجه شدم که به همراه پدرش به دادگاه مراجعه نموده و تقاضای سکه و نفقه کرده است یک ماه مانده به تالار جهت عروسی سپس متوجه شدم آنها وکیل گرفته اند بنده نیز اقدام به گرفتن وکیل نموده و چون عروسی نکرده بودیم تعداد300سکه او به 150 سکه تقلیل یافت و دادگاه پس از بررسی ها به دلیل اینکه هیچ اموالی از قبیل خانه و ماشین و پول در حسابهایم نداشتم و تازه فارغ التحصیل شده ام بنده را به پرداخت هر 6ماه یک سکه و نفقه ماهی250 هزار محکوم نمودند لازم به ذکر است که قبل از شروع رسیدگی به پرونده و یک ماه قبل از تاریخ دادگاه سکه و نفقه به محل کار بنده نامه ای آمد که معادل یک چهارم از حقوقم را مسدود نمایند قبل از شروع دادگاه وکیل من به مجتمع قضایی مشهد مراجعه نموده بود که نامه رفع توقیف حقوقم را بگیرند اما به وی اعلام کرده بودند اول باید حقوقش مسدود گردد و پول به حساب دادگستری واریز گردد تا ما نامه رفع توقیف حقوق وی را بدهیم حال سوال بنده این است 1ماه بعد پس از رسیدگی به پرونده و صادر شدن حکم هر 6ماه یک سکه بنده با رای موقت به مجتمع قضایی مشهد رفتم و با یک قاضی و مسول اجرای احکام صحبت کردم وآنها اعلام کردند وقتی که اعتراضات زده شد و حکم دادگاه و رای مربوطه قطعی شد ما نامه رفع توقیف برای شما صادر میکنیم چون شما فقط یه حقوق کارمندی دارید و باید از حقوقتان سکه و نفقه را پرداخت نمایید و لازم نیست حتما اول حقوقتان مسدود شود بعد نامه رفع توقیف حقوق شما صادر شود با توجه به این مساله من باز با وکیلم این قضیه را در میان گذاشتم و وی اعلام کرد نه من همون بار که رفتم گفتن حتما اول باید حقوقت مسدود شود بعد نامه رفع توقیف دهند من در سر دوراهی مانده ام و نمی دانم کدام پاسخ صحیح است اما متوجه شدم که وکیلم اولین موکل کارمندی که داشته من بوده ام وهمچنین می خواهم بدانم با توجه به عقد دایم ما و ثبت در دفتر اسناد رسمی و ثبت درشناسنامه آیا چون ایشان باکره است و عروسی نکرده ایم پس از جدا شدن ایشان و من می توانیم شناسنامه خود را از اسم یکدیگر پاک کنیم یا خیرممنون که دقیقا راهنمایی ام کنید روز خوبی داشته باشید فقط خواهشمندم سوال من در بین سوالات عمومی و در دید معرض عموم نمایش داده نشود با تشکر؟

پاسخ

با سلام 1- همسر شما در حین تقدیم دادخواست درخواست صدور قرار تامین خواسته نموده است و پس از صدور آن و پس از اعلام خواهان حسب ماده ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

برادر بنده به علت ورشکستگی قادر به پرداخت چکهای صادره از طرف خود را ندارد. کل بدهی ایشان حدودا دوازده ملیون می باشد که چکها در دست چند نفر است،با توجه به اینکه یکی ازاینها شکایت کرده ومبلغ چک سه ونیم ملیون تومان است و دستور جلب برادرم صادر شده است واجازه کار کردن وادای بدهی را نمی دهد.شایان ذکر است که برادرم بدهی سایر بدهکاران هر ماه مبلغی را که کار می کرد ادا می کرد خال از شما این سوال را دارم: 1-با توجه به اینکه برادرم محل اقامتش را در بانک،خانه پدری اعلام کرده،شاکی مامور را به در خانه پدری می اوردوما اعلام کردیم که چند ماهی است اینجا اقامت ندارد،ایا پدر اینجانب که صاحب خانه است،چگونه می تواند،از این کار شاکی که قصدش ابروریزی است تا به پولش برسد،راحت شودومرتبا به در خانه نیاید. 2-با توجه به بخشنامه جدید اگر برادرم خود را تحویل مقامات قضایی کند،چه راه حلی دارد تا در زندان نماند و بیرون باشد،تا کار کند و بدهی اش را ادا کند. 3-با توجه به این که ما به عنوان خانواده برادرم نیز قادر به ادای بدهی اونیستیم و این شکایت باعث شده برادر در محل کار خود حاضر نشود و به تبع ان نتواند بدهی سایرین را در وقت مقرر ادا کند،شما چه راه قانونی را پیشنهاد می کنید.با تشکر

پاسخ

از نظر قانونی برادر شما می تواند ضمن تقدیم دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به از دادگاه تصادر کننده حکم ...

مشاهده پاسخ کامل



سوال

با سلام احتراما جهت خانه ای که در یک مجتمع 144 واحدی در سال 86 خریداری شده درخواست الزام به فک رهن و تنظیم سند داده شده است ملک مزبور توسط سازنده در سال 76 طی قرارداد مشارکت مدنی با بانک مسکن در رهن قرار گرفته و در حال حاضر فاقد سند بوده و تفکیک شده نیز نمی باشد ضمنا اینجانب هیچ بدهی به بانک و یا سازنده ندارم سررسید وام سال 81 بوده است در حال حاضر کل بدهی به بانک 240 میلیون تومان می باشد آیا می توان در لایحه به دادخواست اضافه نمود که با توجه به اینکه سررسید وام به سر آمده و بانک طبق متن ذیل (ضوابط بانک) جریمه را نیز به بدهی های سازنده اضافه نموده است چنانچه تسهیلات‌گیرنده در سررسید قرارداد مشارکت نسبت به خرید سهم بانک اقدام ننماید، مبلغ جریمه دیرکرد ناشی از تاخیر از تاریخ سررسید قرارداد تا تسویه سهم بانک از شراکت محاسبه شده و به همراه ارزش سهم‌الشرکه بانک در سررسید از شریک دریافت می‌شود. مبلغ جریمه دیرکرد ناشی از تاخیر با نرخ حداقل نرخ سود مورد انتظار + 6 درصد محاسبه می شود. بنابراین دین عینی تبدیل به دین حال شده و عقد رهن در حال حاضر باطل بوده و صرفا جنبه تشریفاتی دارد لذا درخواست می شود نسبت به تعیین سهم واحد مربوطه (از بدهی سازنده) اقدام و پس از واریز مبلغ به بانک واحد مربوطه با حکم دادگاه منفک از رهن (که فی الواقع جنبه تشریفاتی دارد) گردد لازم است که سازنده طی نامه ای به بانک لیست بدهکاران بابت واحدهای مجتمع را اعلام نموده است بعبارت دیگر سازنده میزان مطالبات بابت مجتمع (از تعدادی از واحدها ) را به بانک اعلام نموده است

پاسخ

با سلام یک) طبق ماده 873 قانون مدنی بانک را که مرتهن نامیده می شود نمی توان ملزم به قبول بخشی از طلب خود نمود دو) عقد رهنی که صحیحاً ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

سلام و خسته نباشید. من راجب حقوق بین الملل مشاوره میخواستم. بنده 6ماه پیش کشور را بصورت قانونی به منزله تجارت در ترکیه ترک کردم و در آنجا با فردی آشنا شدم که به من پیشنهاد کار در هلند را داد با درامد عالی. بنده را بصورت غیر قانونی با دریافت مبلغ هنگفتی وارد خاک هلند کردند و تمام مدارک شناسایی من هم از دستم رفت. بعد از رسیدن به هلند متاسفانه شخصی که قرار همکاری با من داشت هم در بیزینس خود شکست خورد و بنده هم تمام پول هایم را از دست دادم! از سوی دیگر خیلی میترسیدم به سفارت ایران برم بدلیل اینکه به من میگفتن اگر برم سفارت و بگم غیر قانونی اینجام هم پلیس هلند بندرو 6 ماه به زندان میندازد هم در ایران ممکن است حکم زندان یا اعدام برایم صادر شود، به من گفتن راهی جز پناهندگی نداری... متاسفانه مجبور شدم درخواست پناهندگی بدهم و بازهم متاسفانه یا خوشبختانه با درخواست پناهندگی من موافقت شد و کارت اقامت 5 ساله برایم صادر شد. بنده هنوز ناخواسته وارد این بازی شدم و هنوز هم میخواهم به کشورم باز گردم، ایندفعه ترسم از رفتن به سفارت بیشتر هم شده چون درخواست پناهندگی دادم و میترسم هم دولت هلند شاکی من باشه که دروغ بهشون گفتم هم دولت ایران! میخوام بدونم دقیقا برای برگشتن به کشور چه کاری باید انجام بدم که مشکلی برایم در هیچ کجا ایجاد نشود و به زندان نفرستنم... درضمن من هیچ گونه مشکل سربازی - حقوقی - کیفری و ... نه در ایران و نه در هلند ندارم.

پاسخ

در پاسخ به سؤال مطروحه نخست باید ملاحظه شود طراح سؤال چه نوع پناهندگی از کشور هلند تقاضا نموده اگر نوع پناهندگی اجتماعی باشد به نظر می رسد ایشان مشکلی در بازگشت نداشته باشند ایشان به ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام،یکسال و نیم پیش یک واحد آپارتمان مسکونی خریداری کردم و حدود 80% قیمت ملک را پرداخت نمودم و مبایعه نامه ای در مشاور املاک تنظیم گردید. با توجه به اینکه پایان کار و سند ملک به علت نوساز بودن آماده نبود قرار محضر برای سه ماه بعد آن تاریخ مقرر گردید ،الان بیش از یکسال ونیم از موعد قرار محضر میگذرد ولی فروشنده برای تنظیم سند در محضر حاضر نمیشود،ملک در حال حاضر دارای پایان کار است و طبق پیگیریهای من از ثبت ،کارهای ثبتی آن نیز مدت 6 ماه است که در مرحله درخواست فروشنده به تنظیم سند تفکیکی متوقف مانده است . لازم به توضیح است که 1-ملک در همان روز تنظیم مبایعه نامه تحویل اینجانب گردیده و در حال حاضر مستاجر من در آن سکونت دارد. 2-برگه عدم حضور فروشنده در تاریخ مقرر در محضر را از محضر مورد نظر گرفته ام. 3- متاسفانه بدلیل آشنائی مشاور املاک با فروشنده و کم سوادی مشاور املاک و عدم تجربه من مشکلاتی در مبایعه نامه وجود دارد از قبیل اینکه :در صورت انصراف هریک از طرفین مبلغ 5 میلیون تومان به طرف مقابل پرداخت شود و میزان خسارت روزانه 10،000 تومان میباشد (و مقرر نگردیده که آیا طرفین تا هر زمان که خواسته اند میتوانند مبایعه نامه را فسخ و تنها مبلغ 5 میلیون تومان به طرف مقابل بدهند،که با توجه به افزایش قیمت ملک برای فروشنده می تواند اغوا گر باشد!) 4- مشاور املاک مربوطه اقدام به تهیه کدرهگیری برای مبایعه نامه تاکنون نکرده است . 5- سند مادر در زمان تهیه مبایعه نامه فک رهن از بانک گردیده بود و تا حدود 6 ماه پیش هم که اینجانب مجددا رویت کردم در رهن جایی نبود. 6-فروشنده در یکی از واحدهای آپارتمان سکونت دارد که همین احتمال فروش ملک به شخص غیر را کاهش می دهد. 7-من برای این پلاک ثبتی فرعی و اصلی از طریق مشاور املاک دیگری در ماه اخیر تقاضای کد رهگیری کرده و یک کد رهگیری دریافت کرده ام. در حال حاضر و با توجه به کمبود زمان جهت مسافرت چه اقدامی باید انجام دهم ، دادخواست الزام به تنظیم سند؟ مراجعه به شورای حل اختلاف؟ پیگیری از طریق وکیل؟ کدام راه سریعتر به نتیجه میرسد و این زمان حدودا چقدر است؟ جهت مراجعه به دادگستری یا شورای حل اختلاف روند کار چگونه است؟ آیا تنظیم اظهار نامه هم زمان زیادی جهت ابلاغ نیاز دارد و باید طی روند الزام به تنظیم اظهارنامه تکمیل شود یا پروسه جداگانه ایست؟ ضمنا چگونه میتوانم از مشاور املاک هم شکایت کنم؟ آیا ممکن است حکم دادگاه صرفا پرداخت همان 5 میلیون بابت ضرر و زیان و در صورت خواست فروشنده فسخ مبایعه نامه باشد؟ هزینه وکیل برای انجام این کار چه میزانی است؟ کل پروسه دادگاه در تهران چه زمانی طول می کشد؟ آیا من میتوانم کارها را به وکیلم موکول کنم (جهت مسافرت خارج کشور)؟ از راهنمائیهایی که میفرمائید بسیار سپاسگذارم .

پاسخ

سلام شما می بایست از طریق اقامه دعوای حقوقی الزام به تنظیم سند رسمی انتقال در دادگاه اقدام نمایید . و از سوی دیگر به دلیل اینکه شما قصد مسافرت دارید در صورتیکه ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

باسلام . پیروسوال قبلی فروشنده یکباب منزل مسکونی به اینجانب درقبال دریافت کل ثمن پس ازاینکه منزل را تسلیم وبه تصرف بنده درامد .بادریافت اظهارنامه رسمی ازطرف بنده مبنی برانتقال سندرسمی منزل فروخته شده به بنده . ایشان با فروشنده قبلی منزل که باهم قرابت سببی نزدیک دارند . به راهنمایی ( یک وکیل که فعلا درحالت تعلیق ازکار میباشد ) و نام نمیبرم . یک قرارداد معاوضه صوری باقید خیار شرط ( شرطی که علی الااطلاق نامبردگان را درفعل حرام رخصت دهد ) وخلافا تاریخ صدر قرارداد را مقدم برمبایعه نامه بنده جهت تاثیر درعمل حقوقی قید میکنند . و باهدف حیله وتقلب به قانون در جهت ابطال مبایعه نامه بنده اقامه دعوی که دادگاه بدوی حکم به صوری بودن قراردادمذکور میدهد . ولی دادگاه تجدیدنظر به خاطر وابستگی فامیلی با وکیل مذکور پرونده را 20 روزه بدون رسیدگی قضایی به استناد شرط بی مدت درقرارداد و بانادیده گرفتن قواعد فقهی لاضرر وغیرو رای بدوی را نقض وحکم به ابطال قراردادمعاوضه ونهایتا مبایعه نامه بنده که هیچ نقش واطلاعی ازمعاوضه نداشته ام صاد مینماید . حال فروشندگان جهت اکل مال بالباطل وبه استناد رای تجدیدنظر مبیع را که درتصرف بنده میباشد وهیچگونه بدهکاری ندارم مطالبه نموده اند . واکنون (1 ) بنده علیه شهود قرارداد که دردادگاه بدوی شهادت کذب دادند رای شهادت کذب انهارا گرفته ام . ( 2 ) یکفقره چک در متن قرارداد مذکور باشماره ومبلغ قید وبین معاوضین رد و بدل شده که با استعلام از بانک چک مندرج درمتن قرارداد درتایخ تنظیم وجود نداشته وطبق استعلام یکماه بعداز تاریخ مبایعه نامه بنده بانک تحویل صاحب حساب نموده وبامبلغ بسیار فاحش نسبت به مبلغ مقید در قراردا د دوسال بعد ازبانک وصول شده که موضوع حکایت از جعلی بودن تاریخ صدر معاوضه نامه دارد ( مستند رای تجدیدنظر ) که مدارک فوق به دادگاهی که مبیع را خواسته اند ارایه شده .اکنون میتوانم علیه متعاقدین قراردادصوری دادخواست حیله وتقلب به قانون وسوء استفاده ازحق قراردادی با تامین خواسته ( ملک خریداری شده ) به همین دادگاه ارایه دهم ؟ لطفا راهنمایی نظر ودستور سرکارخانم دراین موضوع سرمشق خواهد بود . باتشکرفراوان

پاسخ

‌با سلام شما می توانید به استناد مواد قانونی که عینا ذیل مطالب خود ذکر می نمایم و مدارکی که ذکر نمودید شکایت کلاهبرداری و تبانی برای بردن مال غیر مطرح ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام اینجانب منزلی راطبق مبایعه نامه با دادن کل ثمن خریداری وفروشنده قبلی منزل نیز حضورداشت وذیل مبایعه نامه بنده را امضاء نمود پس ازتحویل منزل بدلیل تعلل درانتقال سند رسمی بنده اظهار نامه ای ارسال واز فروشنده مطالبه انتقال سند نمودم . فروشندگان که باهم قرابت سببی نزدیک دارند. فروشندگان بانیت سوء وتضییع حقوق بنده برای تملک عین فروخته شده وفرار ازادای دین ضمن تبانی ومانورمتقلبانه وبا حیله وتقلب به قانون اقدام به تنظیم قراردادمعاوضه باشرط بی مدت وجعلی قراردادن تاریخ صدر ( مقدم برمبایعه نامه بنده ) نموده اند .شرطی که علی اطلاق درامر حرام به انها رخصت دهد .لذا به استناد معاوضه نامه اقامه دعوی نمودند که دادگاه بدوی ضمن رد دعوی فروشندگان حکم به صوری بودن قرارداد صادرنمود . ولی دادگاه تجدیدنظر رای بدوی رانقض وضمن ابطال قرارداد معاوضه معامله قانونی بنده رانیز ابطال نمود( 10 روزه ) سپس فروشندگان به استناد رای تجدیدنظر خواهان استرداد مبیع شده اند وبنده را بعنوان ثالث جلب دادرسی نموده ودادگاه اخیر بامدارک مکشوفه جدید که با لایحه ارایه نموده ام ( دادنامه شهادت کذب شهود قراردادمعاوضه و استعلام بانک ) که شماره چکی که درقرارداد بین متعاقدین رد وبدل شده دران تاریخ بانک تحویل صاحب حساب نداده بوده وبه موجب استعلام بانک چک مقید درقراردادرا بعداز تاریخ معامله اینجانب ازبانک تحویل گرفته اند . چند نوبت وقت احتیاطی داده حال بنده میتوانم دراین دادگاه دادخواست حیله وتقلب به قانون باقراردادصوری وتامین دلیل ( موضوع منزل خریداری شده ) وجعل درتاریخ تنظیم معاوضه نامه را ارایه دهم . لطفا راهنمایی بفرمایید .درغیر اینصورت چه اقدامی میتوانم انجام دهم ؟ تازمان اعاده دادرسی . باکمال تشکر

پاسخ

لطفا در یک متن تکمیلی توضیح دهید که دادگاه تجدیدنظر به چه استنادی حکم به ابطال قرارداد شما و قرارداد ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام، شخصی بصورت بورسیه دکتری و به دلیل پرداخت شهریه دانشگاه ازاد در مقطع دکتری عضو هیات علمی رسمی ازمایشی دانشگاه ازاد اسلامی شهرستان میباشد.یعنی تعهد دارد تا 2 برابر مدت تحصیل در این دانشگاه خدمت نماید.این شخص بدلیل حقوق اندک دانشجویان بورسیه در حین تحصیل در یکی از نهاد های دولتی نیز استخدام رسمی و عضو هیات علمی در تهران میشود. دانشگاه ازاد اسلامی طی نامه ای از این نهاد دولتی درخواست کرده تا به دلیل استخدام در ان واحد دانشگاهی با نامبرده شاغل در نهاد دولتی تسویه حساب نماید. سوال بنده اینست که با توجه به اینکه بر اساس اصل 141 قانون اساسی دو شغله بودن مخصوص اشتغال در نهادهای دولتی است و نیز سمتهای اموزشی در دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی از این حکم مستثنی هستند و نیز اینکه دانشگاه آزاد اسلامی اساسا دولتی نیست تا موضوع اصل 141 قانون اساسی قرار گیرد ایا این درخواست دانشگاه از نهاد دولتی جنبه قانونی دارد و نهاد دولتی ملزم به تسویه حساب با فرد مذکور است؟خواهشمندم بفرمایید از نظر حقوقی چه تحلیلی بر این موضوع وجود دارد و این استاد دانشگاه چه عملی باید انجام دهد.با احترام ،دکتر نوریان

پاسخ

استدلالتان در جایی کاربرد دارد که اصل آزادی و حاکمیت اراده ها نباشد . حسب ماده 10 قانون مدنی قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقدنموده‌اند، در صورتی که ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام و خسته نباشید. اینجانب خانه نوسازی را در آذر ماه 89 به صورت مباعی نامه خریداری نمودم. سپس در تاریخ 15 دی ماه با دادن چک تضمینی به فروشنده از وی تحویل گرفته و به مستاجر اجاره دادم. و در تاریخ 25 دی سند محضری زدیم و تمام شد. مستاجر در تاریخ 15 اسفند با اینجانب تماس گرفت مبنی بر اینکه خانه دچار آتش سوزی شده است. مستاجر زمان آتش سوزی در خانه نبوده است و بنابر نظر آتش نشانی به دلیل اتصال سیم بوده. از آنجا که خسارت وارده بسیار سنگین بوده است و حدود 5 میلیون تومان به مستاجر و حدود 6 میلیون تومان به اینجانب خسارت وارد شده است مستاجر شکایتی به شورای حل اختلاف داد مبنی بر دریافت ضرر و زیان وسایلش . کارشناس رسمی هم تنها در نامه ای که به دادگاه ارائه داد و در پرونده بود باز هم علت آتش سوزی را اتصال سیم معرفی نمود و به دلیل اصلی آن که آیای این اتصال سیم به دلیل سهل انگاری مستاجر بوده و یا به دلیل استفاده سازنده از وسایل نامرغوب هیچ اشاره ای ننمودند. نتیجه شورای حل اختلاف هم این شد که پرونده مختومه اعلام شده است و شاکی یعنی مستاجر هیچ تاوانی نمیتواند از اینجانب بگیرد. و اینجانب نیز هزینه خانه سوخته را خودم باید بدهم! حال سوال من این است با توجه به اینکه من خانه ای نوساز را خریداری نموده ام و نظریه کارشناسی نیز تنها دلیل حادثه را اتصال سیم برق عنوان نموده است برای دریافت ضرر و زیان از چه کسی باید شکایت کنم؟ از مستاجر یا سازنده؟ همچنین طی تماسی که با سازنده داشتم ایشان عنوان کردند که در صورتی که شما از اینجانب شکایت نمایید من هم از شما به دلیل اعاده حیثیت شکایت خواهم کرد. آیا واقعا سازنده هیچ مسئولیتی در قبال اینگونه مسائل ندارد؟ با توجه به اینکه بر اثر رای شورای حل اختلاف مستاجر هیچ حقی جهت دریافت ضرر و زیان وسایل از اینجانب ندارد آیا من میتوانم تا پایان قرارداد صبر نموده و پس از آن مبلغ خسارت را از پیش پول ایشان کم نموده و مابقی را به ایشان تحویل دهم یا از ایشان شکایت نمایم؟ یا در این صورت ایشان دوباره از من شکایت می نمایند؟ با تشکر

پاسخ

شما میبایست از کارشناس رسمی دادگستری به وسیله یک تامین دلیل در خواست نمایید مقصر و در واقع میزان و درصد تقصیر در خسارات وارده را مشخص نماید تا بتوانید ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با عرض سلام خدمت شما وکیل محترم، خلاصه پرونده و سئوالاتم ازجنابعالی . سه سال پیش ما چند میلیون تومان بعنوان سرمایه گذاری به خلبانی با ظاهری موجه و فریبنده پرداختیم بعداز دو ماه هیچ سودی پرداخت نشد و اصل پولمان را طلب کردیم ایشان که همیشه به بهانه مختلف امتناع مینمودند. اینبار پیشنهاد ملاقات حضوری در دفتر یکی از دوستان را داد. مثل همیشه با لباس شیک آمدند اما در نهایت تعجب به ما گفتند هم سفته ها و حتی رسیدهایی که روزهای نخست دادم رابیاورید اینطوری به نفعتونه واینکه پای وزیر در بین است وتنها شصت ثانیه وقت دارید ... ناگهان چند مامور کلانتری سعادت آباد بدون حکم ریختند داخل دفترکه آدمربایان(ما)را دستگیر و ایشان را که با خونسردی عجیبی درحال خوردن چای و بیسکوئیت بودند نجات دهند. چند ساعت بعد درکلانتری بعد از صحبتهای طولانی با موبایلشان و ماموران کلانتری، صراحتا جلوی چشم همه اعم از پدر و دو برادرخانمشان عنوان کردند موضوع تنها اختلاف حساب بوده و به ما بدهکارند و به اصطلاح از ما کلی دلجویی کردند. اما چند روز بعد آگاهی شاپور احضار شدیم،بازجویی از همه ما انجام شد. نهایتا دادگاه همان ابتدا در حالیکه هنوز وارد اتاق قاضی نشده بودیم و با چند سئوال از آقای ر.ه قرار منع تعقیب ما را صادر کرد. برای گرفتن پولمان دو نفر از دوستان جهت شکایت به دادگاه جرائم اقتصادی در چهار راه کالج مراجعه کردند و تازه آنجا دانستیم ازچندین ماه پیش از آشنایی ما حکم جلب ایشان صادر و شدیدا تحت تعقیبند با همکاری ما دستگیر شد اسمش در جراید چاپ شد و پرونده یکی از قطورترین پرونده های دادگاه اقتصادی شد دو سال تمام طول کشید تا پرونده آماده صدور حکم گردید در جلسه آخر واقع دردادگاه شهید قدوسی آمدند و دفاع آخرارائه کردند(گفته بودند به جرم اخلال در نظام اقتصادی مجازات سنگینی برایشان در نظرگرفته شده) به ما هم گفتند بروید تا حکم به اجرای احکام میرسد و شما را خبر میکنند. قاضی محترم پرونده از شعبه منتقل شدند وبا دستور قاضی جدید ،بدلیل حجم پرونده و پراکندگی مبالغ تائید شده حسابرس رسمی قضائی، به دادسرای جدید (دادیار جدید در مرکز جرایم رایانه ای)ارسال گردیده بود. بعد از چهار ماه که فهمیدیم پرونده به دادسرا جهت ویرایش مبالغ تائیدی ارسال شده به آنجا مراجعه کردیم یکی از مسئولین شعبه مجاور که پرونده را مطالعه فرموده بودند وقتی نگرانی شاکیان را دیدند گفتند این درخواست معمول است و اجرای دستور حداکثر یکهفته زمان میبرد اما...مشکلات ما از اینجا شروع شد. یکسال و چند ماه میگذرد و هر چه فکر کنید در این شعبه دادیاری رخ داده است. تا مدتها وقت رسیدگی نمیدادند یا روز معین که ابلاغیه آنرا حضوری امضا کرده بودیم حدود چهل نفر شاکی آمدند اما جناب دادیار و دفتردارش مرخصی بودند و حتی برگه ابلاغیه که چندین نفرامضا کرده بودیم در پرونده نبود و... حتی یکبار برای پیگیری رفته بودیم بنده را با لحنی بدتر از متهم مواخذه کردند،که تو چکاره ای میگویی قاضی کاره ای نیست،مدرک آنهم سی دی بود که نزد ایشان بود. و هنگامی که بنده اصرار پخش آنرا کردم،گفتند هنوز خودم وقت نکرده ام بشنوم، و به ما با حالتی که گذشت کردند،گفتندزودتر بروید. چند وقت بعد شخصی را بعنوان کارشناس رایانه معرفی کردند که میبایست به پرونده ما رسیدگی نمایند، ما بعدها تصادفی ایشان را دیدیم، فهمیدیم از چهارماه پیش که پرونده را تحویل گرفته اند تا آنروز،طبق گفته خودشان سه چهار بار ملاقات حضوری با متهم داشتند.وتنها با موبایل بنده ویکی دونفر دیگرکه بعلت تهدیدها و مزاحمتهای دائم،تغییر کرده بود تماس گرفته بودند،اما شماره های دیگر اعم ازمحل کار و... در پرونده موجود بود ضمنا شماره تماس دیگر شاکیان هم اما ... البته بنده که دلیلش را تا کنون ندانسته ام چرا چندین بار حضوری با متهم به گفتگو پرداخته بودند.!! اصلا چرا دادیار گرامی دستور تحقیقات مجدد آنهم از ابتدای پرونده را صادر نمودند در حالیکه امر خواسته شده قاضی چیز دیگریست؟؟؟ کارشناس رایانه مذکور شروع کردند به بازجویی ما، و مدام میفرمودند که تمام مدارک موجود مشکوک است. حتی گفتند اتمام پرونده خیلی طول میکشه بهتر است که یک سوم مبلغ رو گرفته و ایشان با متهم صحبت کنند تا راضیشان کند و ما رضایت دهیم. چندین ماه گذشت اما هربار پیگیری کردیم ایرادهای عجیب گرفته میشد اما به یکباره گفتند تمام مدارک تائید شده وحداکثردو هفته دیگربه دادگاه اصلی ارسال میشود،البته دو ماه گذشت تا اینگونه شد. بعد از مراجعه متوجه شدیم به شعبه دیگری فرستاده شده که به دلیل اعتراض متهم به قرار منع تعقیب حدود سه سال پیش در خصوص آدمربایی رسیدگی شود. به دادسرا مراجعه کردیم و دادیار محترم فرمودند همان زمان در پشت قرار منع تعقیب ما به آن اعتراض شده اما از چشم چند قاضی که در این مدت پرونده را مطالعه نمودند به دلیل مشغله کاری پنهان مانده . اما دفتردار سهوا به ما گفت چون شخصی اقرار کرده باید رسیدگی شود تا آن مشخص نشود این پرونده به اتمام نمیرسد. تازه فهمیدیم کارشناس رایانه مذکور که از تمام تائیدیه های حسابرس رسمی قوه قضائیه ایراد میگرفت و کل پرونده را مجدد بررسی میکردند چرا به یکباره همه مدارک را تائید و گزارش داده بودند. ظاهرا یکی از شاکیان که مشکلات عدیده مالی دارند در برگه ای با اظهار ندامت،اقرار به آدمربایی!!!! با دیگر شاکیان پرونده نموده اند. قاضی محترم تجدیدنظر در حالیکه تنها پرونده اولیه شکایت از ما برایشان ارسال شده وهیچگونه اطلاعی از پرونده حجیم واتهامات مسجل آقای ر.ه نداشتند اعتراض را وارد دانسته اند.احتمالا بعلت اقرار همان شاکی، چون این اتهام سه بار به طرق مختلف رد شده است. اکنون برای تحقیقات بیشتر پرونده را به همان دادسرایی که اینگونه روند پرونده را با عدم رعایت عدالت منحرف نموده،ارسال کرده اند. ضمنا تمام ادعاهای فوق قابل اثبات هستند و شاهدانی میتوانند گواهی دهند. نکته مهم دیگر اینکه دراین مدت زمان دو وکیل فوق حرفه ای ایشان با مهارت باعث عدم تائید مدارک خیلی از شاکیان شدند به طرق مختلف زمان صدور حکم را به تعویق می انداختند و حتی در مواردی تهدید به اینکه بعنوان همدست در آدمربایی تحت تعقیب قرار میگیرند،رضایت همه شاکیان را جلب کرده اند.تا جایی که بنده اطلاع دارم و در دو مورد اطمینان پیدا کرده ام بدون پرداختن هیچ مبلغی و با استفاده از ضعف عدم اطلاع از حقوق هر فرد رضایت شکات حاصل گردیده. با توجه به اینکه اکثر دوستان مخالف گرفتن وکیل هستند،خواهشمندم قبل از اینکه دیر شود بفرمائید بهترین کارچیست؟؟ 1-دادخواستی برای قاضی که اعتراض را قبول کرده است بنویسیم و ماجرا شرح دهیم؟؟؟چه مواردی ذکر گردد موثرتر است؟ 2-دادخواستی به ریاست دادسرایی که پرونده میخواهد ارسال شود ارائه دهیم و اطاله دادرسی و عدم رعایت بی طرفی دادیار را بازگو کنیم تا به شعبه دیگر انتقال دهند؟؟؟کدام موارد دارای اهمیت بیشتری است؟؟ از شما بینهایت سپاسگزارم و منتظر یاریتان هستم.

پاسخ

به نظر اینجانب گرفتن وکیل در خصوص پرونده ی جنابعالی نه تنها مفید بلکه الزامی است. و اما در خصوص سوالات شما حسب ماده ی 46 قانون آئن دادرسی کیفری دادرسان و قضات در موارد ذیل باید از رسیدگی امتناع نمایند و طرفین دعوی نیز می توانند ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

باسلام وعرض ادب پیرو سوال قبلی که فرموده ایدمبهم میباشد موضوع بقرارذیل بیان میگردد : بنده درتاریخ 25/10/87 یکباب منزل مسکونی رادرمشاوراملاک طبق مبایعه نامه ازاقای ( ب ) خریداری که هنگام خرید فروشنده ماقبل منزل اقای (د ) نیزحاضروذیل مبایعه نامه بنده راامضاء نموده درتاریخ 15/2/88 منزل راتخلیه وتحویل بنده دادند جهت انتقال سندچون سندملک بصورت مشاع بود ومالک نیزفوت کرده بود درتاریخ 1/4/88 احدی ازوراث صاحب سند رابه دفترخانه اوردنند وتعهدمحضری به بنده دادکه درگرفتن سند ازطریق ماده 147 نهایت همکاری رابنماید چندروزبعدفروشنده ماقبل اقای ( د) بدلیل مسال خانوادگی ازفروش منزل پشیمان وبافروشنده بنده تبانی وباراهنمایی یک وکیل باهم یک معاوضه نامه ای به تاریخ 10/8/87 ( مقدم برمبایعه نامه بنده ) وبادرج شرط بی مدت و2 نفر هم بعنوان شهودذیل انراامضا میکنند تابتوانند یک رابطه حقوقی ایجاد ومبایعه نامه بنده رافسخ کنند سپس وکیل فروشنده ماقبل به استناد این نوشته غیرواقعی علیه بنده دادخواست فسخ مینماید دادگاه بدوی طی 2 جلسه رسیدگی واظهارات متناقض شهود معاوضه نامه معاوضه نامه تنظیمی بین فروشندگان راصوری ورای به رددعوی خواهان مینماید دادگاه تجدیدنظر که باوکیل فروشندگان رابطه فامیلی داشت درحداقل زمان ( 20 روز ) نسبت به پرونده اظهار نظر و به استناد نوشته صوری رای بدوی رانقض ومبایعه نامه بنده رافسخ اعلام میدارد درهمین زمان بنده علیه وکیل فوق به کانون وکلاشکایت وچون ایشان شاکی زیادداشت ازشغل وکالت تعلیق گردید به هرحال باتوجه به مشکلات اعاده دادرسی بنده راراهنمایی بفرمایید چه اقدامی میتوانم انجام دهم ضمنا منزل درتصرف بنده وبدهی ندارم باکمال تشکروامتنان

پاسخ

سلام بر شما /آرا قطعیت یافته دادگاه ها اگر شرایط اعاده دادرسی را داشته باشند مورد بازنگری قرار می گیرندمهلت تقدیم دادخواست اعاده دارسی در امور مدنی بیست روز از تاریخ 1-اگر با سند صوری و جعلی رای صادر شده باشد ...

مشاهده پاسخ کامل