• شماره تماس

     

  • آدرس

     

مشاوره حقوقی با وکیل

سوال

با درود من به برادرم وکالت بلا عزل دادم و ایشان آپارتمان من را به نام خود کرده قصد فروش دارد اما من هیچ وجهی دریافت نکردم و قولنامه هم تنظیم نشده بود .این سوال را قبلا با کد پیگیری 41035950 مطرح کرده بودم که گفتن باید متن وکالت را برای جواب دقیق بدم که کاملا متن آن تقدیم میشود. مورد وکالت :مراجعه به ادارات شهرداری و دارایی وثبت و املاک ودفتر اسناد رسمی و تمامی مراجع ذیربط جهت هرگونه اقدام در خصوص ششدانگ پلاک .....و درخواست و اخذ استعلام و مفاصا حساب ...انجام هرگونه معامله اعم از قطعی شرطی و صلح و اجاره و غیره نسبت به مورد وکالت عینا و منفعتا با جمیع منضمات و متعلقات آن کلا یا جزا مفروزا یا مشاعا به هر کس حتی به نام خود یا موکل به هر مبلغ و مدت و قید و شرط و ترتیبی که وکیل صلاح و مقتضی بداند با حق اسقاط کافه خیارات خصوصا خیار غبن به هر مرتبه و اخذ وجوه و ضمانت کشف فساد و تحویل و تحول مورد معامله و اخذ گواهی عدم حضور و صلح امتیازات آب و برق....دریافت وام ....به رهن گذاشتن مازاد و مازاد و مازاد ششداگ پلاک فوق با هر قید و شرط و تعهد که وکیل صلاح بداند .... اسقاط حق عزل : موکل در ضمن عقد خارج لازم وکیل را به مدت 50 سال تعیین و حق عزل ایشان و ضم امین وکیل دیگر را تا به پایان رساندن مورد و وکالت از خود سلب و ساقط نمود. حدود اختیارات :وکیل مرقوم در انجام مورد وکالت با حق توکیل غیر ولو کرارا کلا و یا جزا با حق عزل و نصب وکلا دارای اختیارات تامه مطلقه است مفاد این سند در نفس وکالت موثر است. آیا با توجه به این متن من میتوانم مطالبه وجه ملک و تقاضای قرار تامین کنم یا خیر

پاسخ

وکیل امین موکل است تا آنچه را به دست می آورد نگاه دارد و به موکل بدهد. طبق ماده 668 قانون مدنی وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه ...

مشاهده پاسخ کامل



سوال

با سلام خدمت جنابعالی. اینجانب بعد از گذشت 2 ماه ازآغاز زندگی متوجه عدم تعادل روحی همسرم شدم (درسال 86) ویکبارپس ازمشاجره لفظی ساده بین ما ایشان اقدام به خودکشی کرد(خوردن قرص)،بعد ازآن تصمیم به درمان ایشان گرفتم وبا خواست خودش 3 تا 4 دکترروانپزشک مراجعه کردیم که تشخیص همه آنها اختلال دوقطبی وسندرم پیش از قاعدگی بودوداروهای دیپاکبن وآسنترا درچندنوبت برای ایشان تجویزشد وبا توجه به تحقیق ایشان درمورد عوارض احتمالی این داروها ازادامه مصرف خودداری نمود .پس ازمدتی متوجه موروثی بودن این بیماری بین مادروبرادرایشان هم شدم که درچتدین توبت دچارآوردوز قرص های آرامش بخش به قصدخودکشی شده بودند.با نوجه به رفتارهای ناخوشایند ایشان وچندبارفرار ایشان ازمنزل به دلیل علاقه بسیارزیاد من به همسرم درطی این 4 سال با مشقت فراوان از مشکلات پی درپی وآزارهای روحی که توسط ایشان به من تحویل می شد تحمل کرده بودم که تاثیرات بدی برروحیه واعصاب من گذاشته است .مناسفانه درآخرین درگیری ایشان با من کنترل ازدست داده وبرای اولین باراقدام به ضرب ایشان نمودم با توجه به اصرارایشان به باردارشدن وعدم قیول بیماری و خطرات احتمالی بارداری توسط ایشان ادامه زندگی رابه صلاح نمی دانم وسئوال من این است که چگونه میتوانم بدون تحمل مبلغ مهریه ایشان (500 سکه ) به این دردورنج 4 ساله خاتمه بدم.لازم به ذکراست اینجانب ازموقیت شغلی مناسبی برخوردارم وزندگی نسبتا مرفه وشادی جهت خانواده مهیا نموده بودم ومطمنا اگرراهی که بشود دوباره با ایشان زندگی سالمی داشته یاشم ادامه می دهم لطفا راهنمایی نمایید

پاسخ

اگر منظور شما این است که به دلیل بیماری یا دلایلی از این قبیل بتوانید مهریه همسرتان را نپردازید باید به شما بگویم نمی توانید به مجرد اینک ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام خسته نباشید پدر بزرگم زمینی داشتن که در زمان حیاتشان با رضایت کاملا فرزندان با حضور همه ی آنها طبق یه وصیتنامه وتقسیم نامه حدود زمین هر کس را مشخص و در محضر ثبت نموداما پس از فوتشان پسرش باعث اختلاف شد وبا تنظیم یه نامه ترک دعوا در حضور شورای حل اختلاف مبنی بر اینکه خواهران سهم خود را از قبیل منقول و غیر منقول گرفته اند و در آینده ادعایی نخواهند داشت به زور با نارضایتی وراث از آنها امضا گرفت :بدون اینکه زمینشان را تحویل دهد همکنون که آنها حقشان را مطالبه کردن میگوید شما ترک دعوا داده اید هیچ حقی ندارید در دادگاه من با ارائه ی این ترک دعوا شما را محکوم خواهم کرد.اکنون سئوال من از جنابعالی این است آیا ادعای ایشان صححت دارد یا خیر ؟ما چگونه وبا طرح چه شکایتی در دادگاه اقدام کنیم؟آیا به حقمان میرسیم یا نه؟طی این چند سال مادرم فوت نمود دایی من ادعا دادشت طبق یه مبلغ چکی زمین را از مادرم خریداری نموده در صورتی که صححت ندارد و مادرم قبلا گفته بود که چیزی نفروخته ام وپولی دریافت نکردم و او دروغ میگوید و این موضوع را ما و خاله هایم میدانیم چگونه این قضیه را در دادگاه اثبات کنیم؟سئوال دیگر اینکه ما میتوانیم از حق اینکه متوفا میتواند در مورد ثلث مالش وصیت کند سهم خود را از این طریق مطالبه کنیم سهم ما 1500متر زمین از 14000 متر میباشد ممنون میشم اگه راهنمایی کنید

پاسخ

با سلام.در پاسخ به سوال شما اولا بنده متوجه نشدم منظور شما از ترک دعوا دقیقا چه هست در ثانی با توجه به سوال شما وداشتن سند مالکیت به نام مادرتان شما می توانید به استناد ماده ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام خسته نباشید پدربزرگم در زمان حیات خود طبق یه تقسیم نامه یا وصیتنامه مقداری از زمینهای خود را در حضور کلیه فرزندانش با مشخص کردن محدوده هر کس تقسیم نمود بعد از فوت ایشان پسر این خانواده با ایجاد درگیری از تحویل این زمین به سایرین امتناع کرد وبا کمک شورای حل اختلاف نامه ی ترک دعوا تنظیم کرد مبنی بر اینکه خواهران کلیه ی سهم خود از قبیل منقول و غیر منقول گرفته اند و در آینده هم ادعای نخواهند داشت :در صورتیکه چیزی تحویل نگرفته بودن همکنون که حق خود را مطالبه کردن میگوید شما ترک دعوا دادید هیچ حقی نداریدو در دادگاه دستتان بسته است از شما راهنمایی میخواستم آیا میتوانیم با وجود این ترک دعوا حقمون رو بگیریم با طرح چه شکایتی در دادگاه.فقط مادرم قسط شکایت داره آیا میتونه از این حق که متوفا اختیار داره در موردثلث مال خود تصمیم بگیره طبق وصیتنامه پدربزرگم ادعا کنه وحقش رو بگیره یا خیرلطفا بفرمایید چگونه اقدام کنیم به نتیجه برسیم.

پاسخ

اگرمنظور شمااز ترک دعوا ، ترک محاکمه ی عنوان شده در قانون آئین دادرسی کیفری می باشد که تنها ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

سوال:درآلمان،انگلیس،فرانسه وآمریکا تشخیص خسارت و تعیین میزان خسارت به شهروندان ناشی ازعمل نهادهای اداری دولت برعهده کدام یک از نظم های قضایی است؟(توضیح اینکه درتبصره 1 ماده 13 قانون دیوان عدالت اداری تشخیص خسارت برعهده دیوان وتعیین میزان خسارت برعهده محاکم عمومی است) لطفا مستدل ومستند .ضمن پاسخگویی درصورت امکان کتبی را دراین مورد جهت مطالعه این حقیرمعرفی نمایید؟ باتشکر

پاسخ

بنده در دانشکده ی دحقوق انشگاه تهران و دنشکده ی حقوق دانشگاه شهید بهشتی ایران تحصیل کرده ام، بنابراین طرح چنین سؤالی از اینجانب که اطلاعاتی از حقوق و سیستم قضائی کشور های انگلیس آلمان فرانسه و آمریکا ندارم، دور از انتظار است. به اطلاع شما می رسانم اطلاعلات من به عنوان حقوقدان و وکیل دادگستری ایران در حدود حقوق ایران است. از اینکه نتوانستم به سوال شما پاسخ دهم پوزش می طلبم. طیرانیان ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام بنده حدود 5 ماه قبل اتومبیل خود را بصورت قولنامه ای به یکی از همکاران فروختم و در قبال اون یک فقره چک درافت کردم. مبلغ قراداد در قولنامه 6 میلیون تومان درج گردید و مبلغ 5 میلیون و 700 هزار ریال چک بانکی از ایشان دریافت کردم ولی چون ایشان از همکاران بنده بود و نسبت به ایشان آشنایی داشتم در قرارداد هیچ اشاره ای به 300 هزارتومان باقیمانده نکردم و قرار شد بعداً نقداً تحویل بگیرم. از طرف دیگر شفاهاً قرار شد که هزینه سند به پای خریدار باشد اما باز هم بدلیل آشنایی در قولنامه هیچ اشاره ای به آن نکردم. در قرارداد هیچ اشاره ای به حضور در دفترخانه برای ثبت سند نشد. به خریدار وکالت فک رهن پلاک دادم تا تعویض پلاک انجام دهد؛ که انجام شد. همچنین خریدار مایل است اتومبیل بنده را بصورت قولنامه ای نگه داری کند تا در آینده به شخص دیگری بفروشد. اما مشکل از اینجا آغاز شد که همکارم (خریدار) از پرداخت مابه التفاوت (300 تومان) طفره رفته و مایل به پرداخت آن نیست و بعد از گذشت 5 ماه میگوید که هزینه سند بپای فروشنده است. حال سوال بنده این است که چطور میتوانم 300 تومان باقیمانده را پس بگیرم و هزینه سند را ندهم؟ همچنین میخواستم بدانم که از آنجایی که هنوز سند بنام بنده است اگر خریدار اتومبیل بنده را به فروش بگذارد آیا بنده مکلف به پرداخت هزینه سند میشوم یا اینکه طبق قولنامه مالک قانونی خریدار است و خریدار باید آن را پرداخت کند؟ و سوال آخر اینکه وجاهت قانونی قولنامه چقدر است؟ آیا در صورتی که من هزینه سند را ندهم خریدار میتواند معامله ای را که 5 ماه قبل انجام شده بود را بهم بزند و طلب پولش را کند؟ اگر اینطور است پس تکلیف کاهش ارزش خودرو و استهلاک آن در این مدت چه میشود؟ باتشکر محسن سلحشور

پاسخ

با سلام عرفا هزینه انتقال سند بر عهده فروشنده است و شما هزینه انتقال سند را باید یک بار، پرداخت نمایید چه انتقال ...

مشاهده پاسخ کامل



سوال

با عرض سلام خدمت شما وکیل محترم، خلاصه پرونده و سئوالاتم ازجنابعالی . سه سال پیش ما چند میلیون تومان بعنوان سرمایه گذاری به خلبانی با ظاهری موجه و فریبنده پرداختیم بعداز دو ماه هیچ سودی پرداخت نشد و اصل پولمان را طلب کردیم ایشان که همیشه به بهانه مختلف امتناع مینمودند. اینبار پیشنهاد ملاقات حضوری در دفتر یکی از دوستان را داد. مثل همیشه با لباس شیک آمدند اما در نهایت تعجب به ما گفتند هم سفته ها و حتی رسیدهایی که روزهای نخست دادم رابیاورید اینطوری به نفعتونه واینکه پای وزیر در بین است وتنها شصت ثانیه وقت دارید ... ناگهان چند مامور کلانتری سعادت آباد بدون حکم ریختند داخل دفترکه آدمربایان(ما)را دستگیر و ایشان را که با خونسردی عجیبی درحال خوردن چای و بیسکوئیت بودند نجات دهند. چند ساعت بعد درکلانتری بعد از صحبتهای طولانی با موبایلشان و ماموران کلانتری، صراحتا جلوی چشم همه اعم از پدر و دو برادرخانمشان عنوان کردند موضوع تنها اختلاف حساب بوده و به ما بدهکارند و به اصطلاح از ما کلی دلجویی کردند. اما چند روز بعد آگاهی شاپور احضار شدیم،بازجویی از همه ما انجام شد. نهایتا دادگاه همان ابتدا در حالیکه هنوز وارد اتاق قاضی نشده بودیم و با چند سئوال از آقای ر.ه قرار منع تعقیب ما را صادر کرد. برای گرفتن پولمان دو نفر از دوستان جهت شکایت به دادگاه جرائم اقتصادی در چهار راه کالج مراجعه کردند و تازه آنجا دانستیم ازچندین ماه پیش از آشنایی ما حکم جلب ایشان صادر و شدیدا تحت تعقیبند با همکاری ما دستگیر شد اسمش در جراید چاپ شد و پرونده یکی از قطورترین پرونده های دادگاه اقتصادی شد دو سال تمام طول کشید تا پرونده آماده صدور حکم گردید در جلسه آخر واقع دردادگاه شهید قدوسی آمدند و دفاع آخرارائه کردند(گفته بودند به جرم اخلال در نظام اقتصادی مجازات سنگینی برایشان در نظرگرفته شده) به ما هم گفتند بروید تا حکم به اجرای احکام میرسد و شما را خبر میکنند. قاضی محترم پرونده از شعبه منتقل شدند وبا دستور قاضی جدید ،بدلیل حجم پرونده و پراکندگی مبالغ تائید شده حسابرس رسمی قضائی، به دادسرای جدید (دادیار جدید در مرکز جرایم رایانه ای)ارسال گردیده بود. بعد از چهار ماه که فهمیدیم پرونده به دادسرا جهت ویرایش مبالغ تائیدی ارسال شده به آنجا مراجعه کردیم یکی از مسئولین شعبه مجاور که پرونده را مطالعه فرموده بودند وقتی نگرانی شاکیان را دیدند گفتند این درخواست معمول است و اجرای دستور حداکثر یکهفته زمان میبرد اما...مشکلات ما از اینجا شروع شد. یکسال و چند ماه میگذرد و هر چه فکر کنید در این شعبه دادیاری رخ داده است. تا مدتها وقت رسیدگی نمیدادند یا روز معین که ابلاغیه آنرا حضوری امضا کرده بودیم حدود چهل نفر شاکی آمدند اما جناب دادیار و دفتردارش مرخصی بودند و حتی برگه ابلاغیه که چندین نفرامضا کرده بودیم در پرونده نبود و... حتی یکبار برای پیگیری رفته بودیم بنده را با لحنی بدتر از متهم مواخذه کردند،که تو چکاره ای میگویی قاضی کاره ای نیست،مدرک آنهم سی دی بود که نزد ایشان بود. و هنگامی که بنده اصرار پخش آنرا کردم،گفتند هنوز خودم وقت نکرده ام بشنوم، و به ما با حالتی که گذشت کردند،گفتندزودتر بروید. چند وقت بعد شخصی را بعنوان کارشناس رایانه معرفی کردند که میبایست به پرونده ما رسیدگی نمایند، ما بعدها تصادفی ایشان را دیدیم، فهمیدیم از چهارماه پیش که پرونده را تحویل گرفته اند تا آنروز،طبق گفته خودشان سه چهار بار ملاقات حضوری با متهم داشتند.وتنها با موبایل بنده ویکی دونفر دیگرکه بعلت تهدیدها و مزاحمتهای دائم،تغییر کرده بود تماس گرفته بودند،اما شماره های دیگر اعم ازمحل کار و... در پرونده موجود بود ضمنا شماره تماس دیگر شاکیان هم اما ... البته بنده که دلیلش را تا کنون ندانسته ام چرا چندین بار حضوری با متهم به گفتگو پرداخته بودند.!! اصلا چرا دادیار گرامی دستور تحقیقات مجدد آنهم از ابتدای پرونده را صادر نمودند در حالیکه امر خواسته شده قاضی چیز دیگریست؟؟؟ کارشناس رایانه مذکور شروع کردند به بازجویی ما، و مدام میفرمودند که تمام مدارک موجود مشکوک است. حتی گفتند اتمام پرونده خیلی طول میکشه بهتر است که یک سوم مبلغ رو گرفته و ایشان با متهم صحبت کنند تا راضیشان کند و ما رضایت دهیم. چندین ماه گذشت اما هربار پیگیری کردیم ایرادهای عجیب گرفته میشد اما به یکباره گفتند تمام مدارک تائید شده وحداکثردو هفته دیگربه دادگاه اصلی ارسال میشود،البته دو ماه گذشت تا اینگونه شد. بعد از مراجعه متوجه شدیم به شعبه دیگری فرستاده شده که به دلیل اعتراض متهم به قرار منع تعقیب حدود سه سال پیش در خصوص آدمربایی رسیدگی شود. به دادسرا مراجعه کردیم و دادیار محترم فرمودند همان زمان در پشت قرار منع تعقیب ما به آن اعتراض شده اما از چشم چند قاضی که در این مدت پرونده را مطالعه نمودند به دلیل مشغله کاری پنهان مانده . اما دفتردار سهوا به ما گفت چون شخصی اقرار کرده باید رسیدگی شود تا آن مشخص نشود این پرونده به اتمام نمیرسد. تازه فهمیدیم کارشناس رایانه مذکور که از تمام تائیدیه های حسابرس رسمی قوه قضائیه ایراد میگرفت و کل پرونده را مجدد بررسی میکردند چرا به یکباره همه مدارک را تائید و گزارش داده بودند. ظاهرا یکی از شاکیان که مشکلات عدیده مالی دارند در برگه ای با اظهار ندامت،اقرار به آدمربایی!!!! با دیگر شاکیان پرونده نموده اند. قاضی محترم تجدیدنظر در حالیکه تنها پرونده اولیه شکایت از ما برایشان ارسال شده وهیچگونه اطلاعی از پرونده حجیم واتهامات مسجل آقای ر.ه نداشتند اعتراض را وارد دانسته اند.احتمالا بعلت اقرار همان شاکی، چون این اتهام سه بار به طرق مختلف رد شده است. اکنون برای تحقیقات بیشتر پرونده را به همان دادسرایی که اینگونه روند پرونده را با عدم رعایت عدالت منحرف نموده،ارسال کرده اند. ضمنا تمام ادعاهای فوق قابل اثبات هستند و شاهدانی میتوانند گواهی دهند. نکته مهم دیگر اینکه دراین مدت زمان دو وکیل فوق حرفه ای ایشان با مهارت باعث عدم تائید مدارک خیلی از شاکیان شدند به طرق مختلف زمان صدور حکم را به تعویق می انداختند و حتی در مواردی تهدید به اینکه بعنوان همدست در آدمربایی تحت تعقیب قرار میگیرند،رضایت همه شاکیان را جلب کرده اند.تا جایی که بنده اطلاع دارم و در دو مورد اطمینان پیدا کرده ام بدون پرداختن هیچ مبلغی و با استفاده از ضعف عدم اطلاع از حقوق هر فرد رضایت شکات حاصل گردیده. با توجه به اینکه اکثر دوستان مخالف گرفتن وکیل هستند،خواهشمندم قبل از اینکه دیر شود بفرمائید بهترین کارچیست؟؟ 1-دادخواستی برای قاضی که اعتراض را قبول کرده است بنویسیم و ماجرا شرح دهیم؟؟؟چه مواردی ذکر گردد موثرتر است؟ 2-دادخواستی به ریاست دادسرایی که پرونده میخواهد ارسال شود ارائه دهیم و اطاله دادرسی و عدم رعایت بی طرفی دادیار را بازگو کنیم تا به شعبه دیگر انتقال دهند؟؟؟کدام موارد دارای اهمیت بیشتری است؟؟ از شما بینهایت سپاسگزارم و منتظر یاریتان هستم.

پاسخ

به نظر اینجانب گرفتن وکیل در خصوص پرونده ی جنابعالی نه تنها مفید بلکه الزامی است. و اما در خصوص سوالات شما حسب ماده ی 46 قانون آئن دادرسی کیفری دادرسان و قضات در موارد ذیل باید از رسیدگی امتناع نمایند و طرفین دعوی نیز می توانند ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام و عرض احترام و ادب خدمت شما ، خواهشندم به سوالات اینجانب پاسخ فرمایید که راهنمایی شما گره بزرگی از کار اینجانب باز خواهد نمود ، با سپاس مجدد . سوال1 : با توجه به موارد زیر : 1-1- همانطور که در ماده 1 قانون مالک و مستاجر سال 1356 باآن اشاره میشود قرارداد رسمی و عادی و یا روابط استیجاری بدون سند شامل آن قانون میشوند 1-2- از طرفی در ماده واحده سال 1365 قید گردیده که کلیه اماکن استیجاری که با سند رسمی بدون دریافت هیچگونه سرقفلی و پیش پرداخت به اجاره واگذار میشود ،در راس انقضاء مدت اجاره مستاجر موظف به تخلیه آن میباشد ، 1-3- و درماده 1 قانون سال 1376 آمده : از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، اجاره کلیه اماکن اعم از مسکونی ، تجاری، محل کسب و پیشه، اماکن آموزشی، خوابگاههای دانشجویی و ساختمانهای دولتی و نظایر آن که با قرار داد رسمی یا عادی منعقد می شود تابع مقررات قانون مدنی و مقررات مندرج در این قانون و شرایط مقرر بین موجر و مستأجر خواهد بود. 1-4- ضمنا طبق بند 3 ماده 2 آئین نامه اجرائی قانون روابط موجر و مستاجر سال 1376 نیز آمده : روابط ناشی ازصلح منافع یا هرعنوان دیگرونیزتصرفات برحسب تراضی شفاهی با موجربه عنوان اجاره مشمول مقررات این قانون نمی باشد . با نوجه به موارد فوق در صورتیکه فردی هم اکنون ملکی را بدون قرارداد و بصورت شفاهی به اجاره بگیرد آیا شامل قانون روابط مالک و مستاجر سال 1356 میشود یا خیر ؟ سوال2 : آیا در حال حاضرامکان اجاره ملک تجاری که شامل قانون مالک و مستاجر سال 1356شود وجود دارد ، چطور ؟

پاسخ

با سلام خیر در حال حاضر کلیه ی قرارداد های اجاره از شمول قانون موجر ومستاجر مصوب 1356 خارج می باشد و در صورتیکه ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

باسلام وعرض ادب پیرو سوال قبلی که فرموده ایدمبهم میباشد موضوع بقرارذیل بیان میگردد : بنده درتاریخ 25/10/87 یکباب منزل مسکونی رادرمشاوراملاک طبق مبایعه نامه ازاقای ( ب ) خریداری که هنگام خرید فروشنده ماقبل منزل اقای (د ) نیزحاضروذیل مبایعه نامه بنده راامضاء نموده درتاریخ 15/2/88 منزل راتخلیه وتحویل بنده دادند جهت انتقال سندچون سندملک بصورت مشاع بود ومالک نیزفوت کرده بود درتاریخ 1/4/88 احدی ازوراث صاحب سند رابه دفترخانه اوردنند وتعهدمحضری به بنده دادکه درگرفتن سند ازطریق ماده 147 نهایت همکاری رابنماید چندروزبعدفروشنده ماقبل اقای ( د) بدلیل مسال خانوادگی ازفروش منزل پشیمان وبافروشنده بنده تبانی وباراهنمایی یک وکیل باهم یک معاوضه نامه ای به تاریخ 10/8/87 ( مقدم برمبایعه نامه بنده ) وبادرج شرط بی مدت و2 نفر هم بعنوان شهودذیل انراامضا میکنند تابتوانند یک رابطه حقوقی ایجاد ومبایعه نامه بنده رافسخ کنند سپس وکیل فروشنده ماقبل به استناد این نوشته غیرواقعی علیه بنده دادخواست فسخ مینماید دادگاه بدوی طی 2 جلسه رسیدگی واظهارات متناقض شهود معاوضه نامه معاوضه نامه تنظیمی بین فروشندگان راصوری ورای به رددعوی خواهان مینماید دادگاه تجدیدنظر که باوکیل فروشندگان رابطه فامیلی داشت درحداقل زمان ( 20 روز ) نسبت به پرونده اظهار نظر و به استناد نوشته صوری رای بدوی رانقض ومبایعه نامه بنده رافسخ اعلام میدارد درهمین زمان بنده علیه وکیل فوق به کانون وکلاشکایت وچون ایشان شاکی زیادداشت ازشغل وکالت تعلیق گردید به هرحال باتوجه به مشکلات اعاده دادرسی بنده راراهنمایی بفرمایید چه اقدامی میتوانم انجام دهم ضمنا منزل درتصرف بنده وبدهی ندارم باکمال تشکروامتنان

پاسخ

سلام بر شما /آرا قطعیت یافته دادگاه ها اگر شرایط اعاده دادرسی را داشته باشند مورد بازنگری قرار می گیرندمهلت تقدیم دادخواست اعاده دارسی در امور مدنی بیست روز از تاریخ 1-اگر با سند صوری و جعلی رای صادر شده باشد ...

مشاهده پاسخ کامل



سوال

با سلام دو ماه است از نمایندگی سایپا، کامیونت کاویان شش تن بصورت نقدی خریداری کرده ام و تاکنون هیچگونه مدارک و پلاک آن نیامده است آیا میتوانم شاکی شوم و درخواست غرامت کنم و اگر شکایت کنم چه مدت طول می کشد تا به نتیجه برسم؟ مدت قانونی ارسال مدارک بعد تحویل کامیون چه مدت است لطفا کامل توضیح دهید

پاسخ

باسلام آیا در قرارداد و بیعنامه شما زمان مدارک و پلاک ذکر شده است؟ و آیا تا کنون پاسخی به این سوال شما از طرف سایپا داده شده است؟ پس از ارسال پاسخ از طرف شما ، موضوع را کاملا توضیح می دهم.( لطفا در صورت وجود بند خاصی در قرارداد آنرا به صورت کامل بیان کنید) ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام من عضو هئیت مدیره یک مجتمع مسکونی ساحلی باحدود 400واحد با اساسنامه ثبت شده با عنوان مجتمع مسکونی هستم ولازم به ذکراست مجتمع مذکور درمحدوده قانونی شهرمی باشدوبا توجه به اینکه این مجتمع یک شهرک مصوب نیست وتنها یک مجتمع مسکونی ثبت شده می باشد 1 ـ لطفا راهکارهای قاونی وصول مطالبات مجتمع شارژهای معوقه مالکین را اعلام فرمائید. 2 ــ آیا با توجه به قرارگرفتن این مجتمع در محدوده قانونی شهر ،وصول شارژ وتصویب قوانین داخلی مجتمع در مجامع عمومی با قوانین کشوری مغایرت دارد؟ ضمنا جهت اطلاع معروض میدارد در اساسنامه ثبت شده متمع وصول شارژ وهزینه های عمومی را با استناد به قانون تملک آپارتمانها دانسته آیا استناد به این قانون در یک مجتمع که آب وبرق واحدهای مسکونی بصورت جدا وانفرادی می باشد هت وصول مطالبات معوقه امکان پذیر می باشد. 3 ــ زطآیا اسـت این مجتمعئآ

پاسخ

باسلام 1-در قانون تملک آپارتمانها و آیین نامه اجرایى آن، همه این موارد پیش بینى شده است. به موجب ماده ۱۰ مکرر این قانون (اصلاحى سال ۱۳۵۹) در صورت امتناع مالک ...

مشاهده پاسخ کامل