• شماره تماس

     

  • آدرس

     

مشاهده سوالات حقوقی با برچسب " تامین "

سوال

بسمه تعالی مرحوم پدرم در تابستان 1361 فوت می¬کنند. مرحوم دو منزل مسکونی به ارث می گذارند . یک منزل که مغازه ای هم دارد و قابل سکونت است و منزل دیگر که غیر مسکونی و مخصوص نگهداری احشام است . بعد از فوت پدرم، برادر بزرگم با زن و بچه و مادرم به همراه من و برادر مجرد دیگرم ویک خواهر مطلقه در این منزل سکونت داشتیم. سرپرستی بازماندگان با دو برادر بزرگم بود که در مغازه پدر قصابی داشتند و در منزل دیگر احشام را برای کشتار نگهداری می کردند وتا سال 1366 سرپرستی ما را به عهده داشتند.در سال 1366 بعد از حدود پنج سال از فوت پدر من جهت تقسیم ارث اقدام کردم. وراث جهت کمک به برادران سرپرست تصمیم می گیرند که منازل را به آنها بفروشند. در نشستی با حضور همه فرزندان، منزل احشام به برادر بزرگ فروخته می شود و جهت کمک به ایشان یک سوم حق سهم میت از قیمت منزل کسر می شود وایشان تقبل می کنند به اندازه سهم پدر خیرات کنند. همه صورتجلسه را امضا ء می کنند وقرار می شود با اعتمادی که به برادر بزرگ خانواده داریم ایشان سهم همه را بدهد. منزل دیگر را به برادر دیگرم می فروشیم و سرپرستی بازماندگان به او واگذار می شود.برادربزرگترم در پرداخت سهم ارث اهمال می کنند. از جمله تحت عنوان اینکه از سال 1361 تا 1366 خواهر مطلقه و مادررا سرپرستی کرده و برای ایشان هزینه کرده است ، از دادن سهم ارث ایشان خودداری می کنند .بعد از 3 سال از تقسیم ارث وعدم نگهداری مادر وخواهرم توسط ایشان و برادر دیگرم ، من جهت خرید خانه و رپرستی مادر و خواهرم درخواست سهمم رااز برادر بزرگ می کنم و ایشان عنوان می کنند که شما سهمی ندارید چرا که مخارج دانشگاه شما را در سال های 1362 تا 1366 من داده ام. البته من با پول خود و مقداری قرض یک منزل مسکونی می خرم وتا حدود 10 سال ( تا زمان فوت مادر) سرپرستی مادر و خواهر مطلقه را خود به عنوان وظیفه به عهده می گیرم بالاخره برادرم بدون جلب رضایت وراث(ندادن ارث دو خواهرو مادر ومن ) فوت می¬کنند. ایشان وصیت مکتوبی نمی¬کنند و فرزندانش نقل قول می¬کنند که گفته یک سوم خانه مال پدرم است و برای ایشان خیرات انجام نشده است بعد از فوت برادرم دختربزرگ ایشان که مطلقه است ویک دختر دارد ودختر دیگربرادرم هر سه در خانه بزرگ مذکور زندگی می¬کنند، تحت حمایت کمیته امداد هستند و فامیل هم مخارج ماهانه آنها را متقبل شده است. با وصف اوضاع و احوال این خانواده مسائل زیر مطرح است :1-در زمان سرپرستی خواهر وتحصیل من ، هر دو منزل و مغازه و مانده دارایی پدرتا قبل از تقسیم ارث حدود 5 سال (1361 تا1366 ) و حتی حدود سه سال بعد در اختیار مرحوم برادربزرگم بوده است و بدون اخذ رضایت از فرزندان متوفی از آنها بهره برده است . لذا تامین مخارج سرپرستی خواهر و مادر و من با بهره گیری از دارایی پدر بوده است. از طرفی تقبل بیشتر هزینه ها بعد از فوت پدرم توسط برادر دیگرمان در آن ایام، انجام شده است واین برادر بر حسب وظیفه وجدانی به مادر ، من و خواهر کمک کرده است و ادعایی هم نداشته است. با این اوصاف آیا من و خواهرم سهم ارث طلب داریم یا نه ؟ 2- وضعیت سهم یک سوم پدرمان از خانه که باید خیرات شود،آیا به علت وضع نامناسب مالی فرزندان برادرمرحومم و نداشتن سرپرست شرعا می تواند به آنها برسد؟ و در این صورت آیا رضایت ما بازماندگان لازم است؟ 3- به منظور تامین سهم وراث و جلب رضایت آنها وپرداخت بدهی مرحوم برادرم آیا می شود اقدام به فروش خانه مرحوم برادرم کرد؟البته با شرط تامین مسکن کوچکتردیگر برای فرزندان برادر از طریق سهم ارث ایشان و احیانا کمک دیگر وراث و بخشیدن یک سوم سهم پدر ؟ باتشکر-

پاسخ

شما در صورتی از میزان سهم الارث پدر خود ارث طلبکارید که دلیلی مبنی بر اینکه مخارج شما به عنوان سهم الارثتان پرداخت شده وجود نداشته باشد . اما درخصوص منازل مذکور شما ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام من خلبان یکی از ارگانهای دولتی هستم و کارمند رسمی می باشم بنده در شهریور سال91 ازدواج نموده و همسرم کارمند صدا و سیما است یک ماه مانده به مراسم عروسی به دلیل دخالتهای پدر و مادرش که به وی میگفتند باید در احمدآباد مشهد خانه بگیرید جایی که باید حداقل 2ملیون اجاره داده شود و با توجه به اینکه به بنده منزل مسکونی از طرف سازمان واگذار می گردید طوری شد که شهریور امسال بدون هیچ مشکلی متوجه شدم که به همراه پدرش به دادگاه مراجعه نموده و تقاضای سکه و نفقه کرده است یک ماه مانده به تالار جهت عروسی سپس متوجه شدم آنها وکیل گرفته اند بنده نیز اقدام به گرفتن وکیل نموده و چون عروسی نکرده بودیم تعداد300سکه او به 150 سکه تقلیل یافت و دادگاه پس از بررسی ها به دلیل اینکه هیچ اموالی از قبیل خانه و ماشین و پول در حسابهایم نداشتم و تازه فارغ التحصیل شده ام بنده را به پرداخت هر 6ماه یک سکه و نفقه ماهی250 هزار محکوم نمودند لازم به ذکر است که قبل از شروع رسیدگی به پرونده و یک ماه قبل از تاریخ دادگاه سکه و نفقه به محل کار بنده نامه ای آمد که معادل یک چهارم از حقوقم را مسدود نمایند قبل از شروع دادگاه وکیل من به مجتمع قضایی مشهد مراجعه نموده بود که نامه رفع توقیف حقوقم را بگیرند اما به وی اعلام کرده بودند اول باید حقوقش مسدود گردد و پول به حساب دادگستری واریز گردد تا ما نامه رفع توقیف حقوق وی را بدهیم حال سوال بنده این است 1ماه بعد پس از رسیدگی به پرونده و صادر شدن حکم هر 6ماه یک سکه بنده با رای موقت به مجتمع قضایی مشهد رفتم و با یک قاضی و مسول اجرای احکام صحبت کردم وآنها اعلام کردند وقتی که اعتراضات زده شد و حکم دادگاه و رای مربوطه قطعی شد ما نامه رفع توقیف برای شما صادر میکنیم چون شما فقط یه حقوق کارمندی دارید و باید از حقوقتان سکه و نفقه را پرداخت نمایید و لازم نیست حتما اول حقوقتان مسدود شود بعد نامه رفع توقیف حقوق شما صادر شود با توجه به این مساله من باز با وکیلم این قضیه را در میان گذاشتم و وی اعلام کرد نه من همون بار که رفتم گفتن حتما اول باید حقوقت مسدود شود بعد نامه رفع توقیف دهند من در سر دوراهی مانده ام و نمی دانم کدام پاسخ صحیح است اما متوجه شدم که وکیلم اولین موکل کارمندی که داشته من بوده ام وهمچنین می خواهم بدانم با توجه به عقد دایم ما و ثبت در دفتر اسناد رسمی و ثبت درشناسنامه آیا چون ایشان باکره است و عروسی نکرده ایم پس از جدا شدن ایشان و من می توانیم شناسنامه خود را از اسم یکدیگر پاک کنیم یا خیرممنون که دقیقا راهنمایی ام کنید روز خوبی داشته باشید فقط خواهشمندم سوال من در بین سوالات عمومی و در دید معرض عموم نمایش داده نشود با تشکر؟

پاسخ

با سلام 1- همسر شما در حین تقدیم دادخواست درخواست صدور قرار تامین خواسته نموده است و پس از صدور آن و پس از اعلام خواهان حسب ماده ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام! ضمن آرزوی شادکامی به استحضار می رساند:بنده از دوران کلاس 2-3 ابتدایی,در مغازه پدرم کار کرده ام.فقط دوران دبیرستان در شهر دیگری بوده ام.یعنی از سال 69 تا سال76 پیشش نبوده ام.دوباره اول سال1377 در مغازه اش کار کرده ام و از ادامه تحصیل منصرف شدم,تا 5 برادر و3 خواهرم به جایی برسند.در این مدت از هیچگونه کار وخدمتی کوتاهی نکرده ام و آنها با هزینه از محل درامد همان مغازه,همگی به دانشگاه رفته و شاغل شدند.ضمنا در سال 79 ازدواج کرده ام و دارای 2 فرزند هستم.در این سالها به پدرم می گفتم که حداقل مرا بیمه کن,اما گوش نداد.روز هایی بود که از 7 صبح تا اواخر شب کلا در دکان بوده ام.روزهای جمعه هم باز است.هیچگاه حقوق ثابتی نداشتم.مایحتاج ضروری منزل از مغازه تامین می شد.پدرم فقط 37 قسط وام صندوق مهر را -که جهت ابتیاع وانت پیکان گرفته بودم-پرداخت و من از یارانه خانواده ام 8 قسط دیگر را دادم و بقیه آ« مانده است-حدود 1200000 تومان- برج تیر امسال طبق نقشه یکی از برادرانم-که شاغل و دبیر هم هست!!-بین همسرم و والدینم مشاجره ای در گرفت و از ان روز دیگر نگذاشتند که من هم در مغازه کار کنم و همان برادرم در ساعات بیکاری کمک پدرم در مغازه است!! اکنون حدود 5 ماه است که بیکار هستم و خانه نشین .این همه سال در خدمتشان بودم و حتی بهتر از پدرم در حق همه شان پدری کردم و دم نزدم. -فرزند ذکور کبیر پدر هستم- اکنون حتی همسر و دخترم هم با ناراحتی می گویند که اگر این همه سال حتی اگر دستفروشی مستقل هم بودم,وضعمان بسیار بهتر از اکنون بود. خانم وکیل اکنون ماندها م که چه کنم؟به چه صورت احقاق حقم را بنمایم...یکبار به اداره کار جهت موضوع بیمه این سالها رفتم.آنها میگفتند:چون حالت کارگاه خانگی را دارد,ما نمی توانیم کمکی بکنیم!!؟؟اما اگر به جز تو شخص ثالثی انجا شاغل وبیمه بود,می شد که برایت کاری بکنیم و تو میتوانی در دادگاه محل خودتان اقامه دعوی بنمایی!! اکنون ملتمسانه مستدعی است که کمکم کنید.البته دو خواهرم چون شما فارغ التحصیل حقوق هستند که یکیشان هم وکیل است,چشم دیدن آن ناسپاسان را هم ندارم,چون در حق همه شان ایثار کرده بودم,اما.....افسوس!! با سپاس از لطفتان

پاسخ

متاسفانه همانگونه که در هیات های تشخیص اداره کار به جنابعالی گفته اند طبق ماده 188 قانون کار کارگاههای خانوادگی که انجام کار آنها منحصرا توسط صاحب کار و همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

باسلام . پیروسوال قبلی فروشنده یکباب منزل مسکونی به اینجانب درقبال دریافت کل ثمن پس ازاینکه منزل را تسلیم وبه تصرف بنده درامد .بادریافت اظهارنامه رسمی ازطرف بنده مبنی برانتقال سندرسمی منزل فروخته شده به بنده . ایشان با فروشنده قبلی منزل که باهم قرابت سببی نزدیک دارند . به راهنمایی ( یک وکیل که فعلا درحالت تعلیق ازکار میباشد ) و نام نمیبرم . یک قرارداد معاوضه صوری باقید خیار شرط ( شرطی که علی الااطلاق نامبردگان را درفعل حرام رخصت دهد ) وخلافا تاریخ صدر قرارداد را مقدم برمبایعه نامه بنده جهت تاثیر درعمل حقوقی قید میکنند . و باهدف حیله وتقلب به قانون در جهت ابطال مبایعه نامه بنده اقامه دعوی که دادگاه بدوی حکم به صوری بودن قراردادمذکور میدهد . ولی دادگاه تجدیدنظر به خاطر وابستگی فامیلی با وکیل مذکور پرونده را 20 روزه بدون رسیدگی قضایی به استناد شرط بی مدت درقرارداد و بانادیده گرفتن قواعد فقهی لاضرر وغیرو رای بدوی را نقض وحکم به ابطال قراردادمعاوضه ونهایتا مبایعه نامه بنده که هیچ نقش واطلاعی ازمعاوضه نداشته ام صاد مینماید . حال فروشندگان جهت اکل مال بالباطل وبه استناد رای تجدیدنظر مبیع را که درتصرف بنده میباشد وهیچگونه بدهکاری ندارم مطالبه نموده اند . واکنون (1 ) بنده علیه شهود قرارداد که دردادگاه بدوی شهادت کذب دادند رای شهادت کذب انهارا گرفته ام . ( 2 ) یکفقره چک در متن قرارداد مذکور باشماره ومبلغ قید وبین معاوضین رد و بدل شده که با استعلام از بانک چک مندرج درمتن قرارداد درتایخ تنظیم وجود نداشته وطبق استعلام یکماه بعداز تاریخ مبایعه نامه بنده بانک تحویل صاحب حساب نموده وبامبلغ بسیار فاحش نسبت به مبلغ مقید در قراردا د دوسال بعد ازبانک وصول شده که موضوع حکایت از جعلی بودن تاریخ صدر معاوضه نامه دارد ( مستند رای تجدیدنظر ) که مدارک فوق به دادگاهی که مبیع را خواسته اند ارایه شده .اکنون میتوانم علیه متعاقدین قراردادصوری دادخواست حیله وتقلب به قانون وسوء استفاده ازحق قراردادی با تامین خواسته ( ملک خریداری شده ) به همین دادگاه ارایه دهم ؟ لطفا راهنمایی نظر ودستور سرکارخانم دراین موضوع سرمشق خواهد بود . باتشکرفراوان

پاسخ

‌با سلام شما می توانید به استناد مواد قانونی که عینا ذیل مطالب خود ذکر می نمایم و مدارکی که ذکر نمودید شکایت کلاهبرداری و تبانی برای بردن مال غیر مطرح ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام و خسته نباشید. اینجانب خانه نوسازی را در آذر ماه 89 به صورت مباعی نامه خریداری نمودم. سپس در تاریخ 15 دی ماه با دادن چک تضمینی به فروشنده از وی تحویل گرفته و به مستاجر اجاره دادم. و در تاریخ 25 دی سند محضری زدیم و تمام شد. مستاجر در تاریخ 15 اسفند با اینجانب تماس گرفت مبنی بر اینکه خانه دچار آتش سوزی شده است. مستاجر زمان آتش سوزی در خانه نبوده است و بنابر نظر آتش نشانی به دلیل اتصال سیم بوده. از آنجا که خسارت وارده بسیار سنگین بوده است و حدود 5 میلیون تومان به مستاجر و حدود 6 میلیون تومان به اینجانب خسارت وارد شده است مستاجر شکایتی به شورای حل اختلاف داد مبنی بر دریافت ضرر و زیان وسایلش . کارشناس رسمی هم تنها در نامه ای که به دادگاه ارائه داد و در پرونده بود باز هم علت آتش سوزی را اتصال سیم معرفی نمود و به دلیل اصلی آن که آیای این اتصال سیم به دلیل سهل انگاری مستاجر بوده و یا به دلیل استفاده سازنده از وسایل نامرغوب هیچ اشاره ای ننمودند. نتیجه شورای حل اختلاف هم این شد که پرونده مختومه اعلام شده است و شاکی یعنی مستاجر هیچ تاوانی نمیتواند از اینجانب بگیرد. و اینجانب نیز هزینه خانه سوخته را خودم باید بدهم! حال سوال من این است با توجه به اینکه من خانه ای نوساز را خریداری نموده ام و نظریه کارشناسی نیز تنها دلیل حادثه را اتصال سیم برق عنوان نموده است برای دریافت ضرر و زیان از چه کسی باید شکایت کنم؟ از مستاجر یا سازنده؟ همچنین طی تماسی که با سازنده داشتم ایشان عنوان کردند که در صورتی که شما از اینجانب شکایت نمایید من هم از شما به دلیل اعاده حیثیت شکایت خواهم کرد. آیا واقعا سازنده هیچ مسئولیتی در قبال اینگونه مسائل ندارد؟ با توجه به اینکه بر اثر رای شورای حل اختلاف مستاجر هیچ حقی جهت دریافت ضرر و زیان وسایل از اینجانب ندارد آیا من میتوانم تا پایان قرارداد صبر نموده و پس از آن مبلغ خسارت را از پیش پول ایشان کم نموده و مابقی را به ایشان تحویل دهم یا از ایشان شکایت نمایم؟ یا در این صورت ایشان دوباره از من شکایت می نمایند؟ با تشکر

پاسخ

شما میبایست از کارشناس رسمی دادگستری به وسیله یک تامین دلیل در خواست نمایید مقصر و در واقع میزان و درصد تقصیر در خسارات وارده را مشخص نماید تا بتوانید ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با درود من به برادرم وکالت بلا عزل دادم و ایشان آپارتمان من را به نام خود کرده قصد فروش دارد اما من هیچ وجهی دریافت نکردم و قولنامه هم تنظیم نشده بود .این سوال را قبلا با کد پیگیری 41035950 مطرح کرده بودم که گفتن باید متن وکالت را برای جواب دقیق بدم که کاملا متن آن تقدیم میشود. مورد وکالت :مراجعه به ادارات شهرداری و دارایی وثبت و املاک ودفتر اسناد رسمی و تمامی مراجع ذیربط جهت هرگونه اقدام در خصوص ششدانگ پلاک .....و درخواست و اخذ استعلام و مفاصا حساب ...انجام هرگونه معامله اعم از قطعی شرطی و صلح و اجاره و غیره نسبت به مورد وکالت عینا و منفعتا با جمیع منضمات و متعلقات آن کلا یا جزا مفروزا یا مشاعا به هر کس حتی به نام خود یا موکل به هر مبلغ و مدت و قید و شرط و ترتیبی که وکیل صلاح و مقتضی بداند با حق اسقاط کافه خیارات خصوصا خیار غبن به هر مرتبه و اخذ وجوه و ضمانت کشف فساد و تحویل و تحول مورد معامله و اخذ گواهی عدم حضور و صلح امتیازات آب و برق....دریافت وام ....به رهن گذاشتن مازاد و مازاد و مازاد ششداگ پلاک فوق با هر قید و شرط و تعهد که وکیل صلاح بداند .... اسقاط حق عزل : موکل در ضمن عقد خارج لازم وکیل را به مدت 50 سال تعیین و حق عزل ایشان و ضم امین وکیل دیگر را تا به پایان رساندن مورد و وکالت از خود سلب و ساقط نمود. حدود اختیارات :وکیل مرقوم در انجام مورد وکالت با حق توکیل غیر ولو کرارا کلا و یا جزا با حق عزل و نصب وکلا دارای اختیارات تامه مطلقه است مفاد این سند در نفس وکالت موثر است. آیا با توجه به این متن من میتوانم مطالبه وجه ملک و تقاضای قرار تامین کنم یا خیر

پاسخ

وکیل امین موکل است تا آنچه را به دست می آورد نگاه دارد و به موکل بدهد. طبق ماده 668 قانون مدنی وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

من به برادرم وکالت بلاعزل دادم زیرا من را اغفال کرد سپس خانه ای که در آن زندگی میکنم بدون هیچ قولنامه وپولی بنام خود کرده و قصد فروش دارد چطور میتوانم مانع شوم؟

پاسخ

با سلام -در خصوص مورد شما می بایستی متن وکالتنامه را مطالعه نمود تا از متن دقیق وکالتنامه مطلع گشت وسپس پاسخ دقیق به سوال شما داده شود. در چنین پرونده هائی شخص میبایستی در دادگاه اثبات نماید که وکیل ...

مشاهده پاسخ کامل